هادی
جانماز من یه هفتس از مشهد داره میاد تبریز!
اگه پیاده میومد الآن رسیده بود
Shamim
ورق بزن
خاطرات خاک گرفته ات را …
شاید غبارش به سرفه بیندازد احساست را …
استامینوفن ۳۲۵
خخخخخب ، یکم از خودتوووون بگید برااام همتون :یک دست زیر چانه و یک نگاه عمیق
마흐디에
دیشب رفته بودیم خونه مامان بزرگم، بعدا دختر داییم جایه این که بگه شکست روحی خوردم میگه شکست عشقی خوردم، بعد اومد گفت دیدی چه سوتی بزرگی دادم. منم باشوخی گفتم عقل نداری چون
الان پیام داده بنظرت من خنگم؟
چون با آدما راحتم همه فکر میکنن من خنگم
دیشب اون حرف و زدی منو برد تو فکر
لعنت به خودم که آخر نفهمیدم با کی شوخی کنم با کی نه💔🚶🏼♀️
마흐디에
اولین باره احساس میکنم نمیتونم بخوابم
قلبم مثل اون سری که بهتون گفته بودم تیر میکشه🚶🏼♀️
g.h.o.l.a.m.a.l.i
مردی از خانه بیرون آمد تا نگاهی به خودرو نوی خود بیندازد که ناگهان با چشمانی حیرت زده پسر بچه سه ساله خود را دید که شاد و شنگول با ضربات چکش در حال نابود کردن رنگ براق خودرو است. مرد بطرف پسرش دوید، او را از ماشین دور کرد، و با عصبانیت و برای تنبیه، با چکش بر روی دست های پسر بچه زد.
وقتی خشم پدر فرو نشست با عجله فرزندش را به بیمارستان رساند.
هرچند که پزشکان نهایت سعی خود را کردند تا استخوان های له شده را نجات دهند اما مجبور شدند انگشتان له شده دست کودک را قطع کنند. وقتی که کودک به هوش آمد و دستهای باند پیچی شده اش را دید با حالتی مظلوم پرسید: ” پدر انگشتان من کی خوب میشه؟ ”
پدر همان روز خودکشی کرد.
نتیجه:
اکر کسی پای شما را لگد کرد و یا به شما تنه زد، قبل از هرگونه عکس العمل و یا مقابله به مثل، این داستان را به یاد آورید. قبل از آنکه صبر خود را از دست بدهید کمی فکر کنید. وانت را می شود تعمیر کرد اما انگشتان شکسته و احساس آزرده را نمی توان
maryam
در جهان هرگز مشو مدیون احساس کسی
تا نباشد رایگان مهرت گروگان کسی
شیشه خود را مزن بر سنگ هر ناقابلی
صبر کن پیدا شود گوهر شناس قابلی...
زاویه دید چشمای درشت و روشنت اینطوری دیده
تچکل مکنم
من چرا نقاشیاتو ندیدم؟
کم سعادتی از منه حتما میفرستم یکی که واسه خودت کشیده بودم
مرسی