یافتن پست: #حالا

♡✓
♡✓
تو این گرما چرا برقا رو قطع میکنن آخه 😔

donya
donya 👩‍👧‍👦
‏دختر داییم 16 سالشه تو خیابون دیدمش چادر سرش بود. بردمش یه گوشه گفتم ببین مهم ترین چیز تو زندگی اینه که اجازه ندی به جات فکر کنن گفت اوسگل دارم میرم پارتی تم زوروعه برو اونور دیر شد:خیخ

마흐디에
마흐디에
نمیدونم چرا دقیقا اون روزی که من فرداییش امتحان دارم، خانواده بهم میگن غذا درست کن.
بابا نمیخوام غذا درست کنم عهههه{-68-}

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
از همان سن کودکی و نوجوانی علاقه خاصی به امام زمان(عج) داشت.

می گفت: من دوست دارم امام زمانم (عج ) از من راضی باشد.

نماز امام زمان(عج) را همیشه می خواند.

صورت امیر را زنبور نیش زده بود. به حالت بدی متورم شده بود، اما اصرار داشت در مراسم تشییع شهید نوژه شرکت کند. وقتی از مراسم برگشت دیدم جای نیش زنبور خوب شده است.

ازش پرسیدم چه شده:

گفت: وقتی تابوت شهید نوژه تشییع می شد مردی نورانی را دیدم که سوار بر اسب در میان جمعیت بود. آن آقا شمشیری بر کمرش بود و روی شمشیرش نوشته بود: یا مهدی-عج، یکباره امام به سراغم آمدند و پرسیدند: «صورتت چرا ورم کرده؟» بعد آقا دستی به صورتم کشید و گفت خوب می شود. باورش برای خیلی ها سخت بود. اما نشانه ای که نشان از بهبودی امیر بود مرا به تعجب وا داشت. من حرف امیر را باور کردم. من که پدرش بودم از او گناهی ندیدم. بارها[او را] در حال خواندن نماز امام زمان(عج) دیده بودم. برای کسی از این ماجرا چیزی نگفتم چون باورش سخت بود.

شهید امیر امیرگان در سال 1366 به شهادت رسید. همه بدنش سوخته بود. ولی تعجب کردم. فقط گونه سمت راست صورت امیر همان جایی که آقا دست کشیده اند..

마흐디에
마흐디에
این بچه ای که پروفایلمه، اینه
و ای کاش مال من بود:رفتن

یاس
یاس
جوری قلبم تیر می کشه
اکه مردم
هادی میدونه کی قاتلمه
نون هم ندارم -هادی-
دم مرگی هم فقر ول کن نی بیا :یاس

حـســـــــام
حـســـــــام
مدیون هستید اگه فکر کنید من عصبانیم و این حرفو می زنم چون دیگه فهمیدید به قول مدیر چقدر آدم خویشتن دالی هستم... پس در کمال آرامش و متانت می گم : یکی هست اینجا خیلی دوست دارم بهش بگم عمه و بعد... {-15-}

حـســـــــام
حـســـــــام
سمت شما هم هوا خیلی گرمه ؟!{-152-}

یاس
یاس
بگم حالم بده
یا خودتون میدونید
خیلی بده
:هعی

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)


ساعت 10 گفتن ،صبحانه بخوریم دگ :چنگال

مُهاجِر
مُهاجِر
دختر ترکی که دست من به دامان شما
چوخ گوزل سَن، آمدم من سوی چشمان شما

آذری می‌رقصی و بر باد دامن می‌زنی
برگها یکریز با هم مست و رقصان شما

راه زنجان تا سنندج پیچ و کوهستانی است
می‌شود امشب بمانم "سبزه‌میدان" شما؟

"رختشوخانه" برایم پیش تو "سلطانیه"ست
"شهر قیداری" برای پادشاهان شما

ابروانت را به شکل تیغ درمی‌آوری
گشته پرچمدارِ چاقو شهر زنجان شما!

کاش می‌شد میهمانِ خانه‌ی تو می‌شدم
چاییِ دستت بنوشم توی ایوان شما

در کنار "منزوی" بگذار تا شاعر شوم
زیر دستان شما با "اورگ یانان" شما

خانوم اِچ
خانوم اِچ
تهران سیلابی شد

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
🔰 بعد از شهادت شهید رجایی مردم 40 روز زیارت عاشورا خواندن که رئیس جمهور خوب نصیبشون بشه و (امام خامنه ای شد رئیس جمهورشان )

حالا تا انتخابات حدودا 40 روز مانده ....
از امروز روزی یک مرتبه زیارت عاشورا بخوانیم به این نیت که رئیس جمهور انقلابی و عزیزی چون شهید رئیسی نصیب مردم و انقلاب بشه 🖤


Tasnim
Tasnim
خعلی دوس دارم منش رئیسی رو ادامه بدم که هرکی پرت و پلا گفت یا تیکه انداخت، اخلاقمدارانه محل ندم و کار خودم رو بکنم و برنامه خودم رو ارائه بدم
ولی حیف که اخلاقم احمدی نژادیه و به ثانیه ای طرف مقابل رو قهوه ای میکنم
خدایا، من نمیتونم احمدی نژاد نباشم، ولی تو کمک کن مث رئیسی عاقبت بخیر بشم

هادی
هادی

از آخر مجلس شهدا را چیدند . . .

صفحات: 10 11 12 13 14

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو