سید
برا سلامتی و عاقبت به خیری بچمنیت کردم هرروز یه زیارت عاشورا بخونم .... شماهم برای حاجت هاتون همین کار رو بکنید ، خیلی خوبه...
پدر محمدهادی و ریحانه
"س"
سرد است بعد از تو تمام فصل های سال
تکثیر شد دی ماه؛در هر ماه؛در هر فال
"ر"
راهی به سویت هست آیا؟بال می خواهد؟
من را دعا باید کنی؛من که ندارم بال
"د"
دشمن برای مرگ تو خیلی تقلا کرد
می میرد آن قلبی که از عشق است مالامال؟؟!!
"ا"
ای حاج قاسم! ای مرامت عشق؛راهت نور!
ای آنکه عمری با خدا بودی تو در هر حال
"ر"
راه تو بی رهرو نمی ماند به اذن الله
خون تو دارد کار خود را می کند دنبال
"د"
دارم می اندیشم به اینکه چیست راز آن؟
راز دو چشمانت که لازم داشت استهلال
"ل"
لبیک خون آلود تو پر کرد عالم را
امیدوار و محکم و آزاده و خوشحال
"ه"
هربار می بینم نگینت را دلم ناگاه
خود را می یابد نزد اربابش؛ته گودال
"ا"
آن شب چه شد؟ارباب آمد؟یار را دیدی؟
سر داشت روی پیکرش؟ یا که زبانم لال...
"ح"
حاجی ببین اوضاع ما بعد از تو ناجور است
حاجی ببین ما را در این پیچ و خم غربال
"ا"
اصلا نمی آید به تو یک لحظه بیکاری
ای آنکه نامت نیز در عالم شده فعال
"ج"
جمهوری اسلامی ایران به قول تو
حکم حرم دارد بدون هیچ قیل و قال
"ق"
قلبت برای سید و آقایمان می زد
گفتی عزیز جانمان باشد به استدلال
محمّد
حاج قاسم یکی دیگه از رفقاشو برد پیش خودش
خیلی اذیتم از جواب ندادنمون
مستقیم میزنن ولی مستقیم نمی زنیم
درد داره واقعا
Tasnim
پدربزرگ توو نسخه کارتونی هایدی، یه مرد پخته ی خوش قلب و خوش غیرته. در حالیکه توو نسخه کتاب صوتیش، یه مرد عقب افتاده و شل و ول یه که اجازه درس خوندن به هایدی نمیده، اما برای نوکری توو خونه یه ثروتمند خیلی راحت وا میده.
سید
یکم حوصلم سر رفته ، هادی کجایی؟ علی ؟ بقیه...؟
بیا ، باقلواهای آ سید اونجاس ،هااااا
نووو خووووام
این مووقع شب بااقلووا
بزار جیبت ،فردا بخور
ولی بیا
نوووچ فرریب نمیخووورم
من و فریب ؟
اصلا تا حالا از من دیدی