Tasnim
نذری که بگیره واقعا چی سراغ دارید؟
مهاجر
چنان به موی تو آشفتهام به بوی تو مست
که نیستم خبر از هر چه در دو عالم هست❤️
?
باید دو طبقه خونه جارو کنم😒
چیکار کنم حسش بیاد
fatme
گاهی با خودم میگم
انقدی که من تلاش کردم ادمایی که دوسشون دارمو تو زندگیم نگه دارم و بهشون توجه کنم
کسی هم چنین تلاشیرو برای من انجام داده؟
و وقتی کسیو در جواب پیدا نکردم
فهمیدم نباید ادمارو به زور نگه داشت
ادمارو باید رها کرد
حتی اگه نتیجش تنهایی خودت باشه
هادی
آن قَدَر گرم است بازار مكافات عمل
گر به دقت بنگری هر روز، روزِ محشر است . . .
رها
شده آیا که غمی ریشه به جانت بزند؟
گره در روح و روانت به جهانت بزند؟
هیوا
یک روز به خودم اومدم دیدم حال خوبم وابسته شده به چند ورق قرص که از ترس، تمام روزهامو به شکل منظمی سراغشون میرم. زنگ زدم به دکترم گفتم دیگه قرص نمی خوام، من خوب شدم. گفت نمیتونی یکهو قطع اش کنی. گفتم می تونم. الان حس می کنم بهترم. گفت نمیتونی يكدفعه دست از مصرف دارویی كه چند وقته كنترل بدن و اندام و افكارتو توی دستش گرفته برداری. بايد كمش كنی تا بتونی قطعش كنی. هيچ چيزی رو نميشه يکهو قطع كرد. پرسیدم اگه قطعش کنم چی میشه؟ گفت اون باهات رابطشو تموم کرد رفت با یکی دیگه... چی شد؟ رسیدی به همین قرص ها. نمیتونی یکی رو دوست داشته باشی بعد یکدفعه دوستش نداشته باشی. نمیشه یکی همش باشه و بعد یکهو نباشه. شاید اگر به مرور کمرنگ می شد حضورش، دیگه برات مهم نبود اما تو چون یکهو از کنارت رفت، زمین خوردی. در جوابش گفتم اون یکهو نرفت دکتر. از خیلی وقت قبل رفته بود. از چشماش، از حرفاش، از نگاهش معلوم بود. از خنده هاش که زود خشک می شد تو صورتش، از وقتی احساسش کمرنگ شد، از وقتی بهانه برای نبودن می آورد و هر روز سردتر میشد، معلوم بود... هربار بیشتر از قبل رفته بود. فقط من تو خواب خودم بودم و خبر نداشتم.
♡✓
.
یادمه یه جا خونده بودم:
«دوست داشتنِ یه آدم، دوست داشتنِ داستانِ اون آدمه...»
سعی نکنیم آدمارو عوض کنیم..
마흐디에
انقدر بدم میاد از یک سری آدم های ابله، که فکر میکنن نظراتشون خیلی اهمیت داره و از اون بدتر حتی جلو روت هم حرفی نمیزنن و فقط پشت سرت شعر و ور میگن.
خب مرتیکه بیا تو روم بگو جوابتو بدم از چی میترسی؟
انشالاه فایدشو میبینی .. اینستا ندالی؟
دالم
شامیم داله