یافتن پست: #تلنگر

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
〈🦋🌦〉
این‌جملہ‌رو‌خیلے‌شنیدیم
کہ‌میگن...
شانس‌آوردم‌...
نہ‌جانم!شانس‌نیاوردی
خـ‌ ُـدا‌‌خواست‌برات،اگر‌شد...🙂🖇!
خداخواست‌برات،اگر‌نشد...
حیفہ بے‌انصافیہ😐!
کار‌ی‌رو‌کہ‌خُـدا‌‌ انجام‌داده
ب چیز دیگه نسبت بدیم!"

📻⃟🌱¦↭

aliaga
aliaga


aliaga
aliaga


پند یک پدر پیر در حال مرگ به فرزندش:

منتظر هیچ دستی در هیچ جای این دنیا نباش و اشکهایت را با دستان خود پاک کن (همه رهگذرند)

زبان استخوانی ندارد ولی اینقدر قوی هست که بتواند به راحتی قلبی را بشکند (مراقب حرفهایت باش)

به کسانی که پشت سرت حرف میزنند بی اعتنا باش آنها جایشان همانجاست دقیقا پشت سرت (گذشت داشته باش)

گاهی خداوند برای حفاظت از تو کسی یا چیزی را از تو میگیرد اصرار به برگشتنش نکن پشیمان خواهی شد (خداوند وجود دارد پس حکمتش را قبول کن)

انسان به اخلاقش هست نه به مظهرش. اگرصدای بلند نشانگر مردانگی بود سگ سرور مردان بود.

قبل از اینکه سرت را بالا ببری و نداشته هايت را به پیش خدا گلایه کنی نظری به پایین بینداز و داشته هات را شاکر باش.

انسان بزرگ نمی‌شود جز به وسیله ی فکرش.

هلیا
هلیا
من دیگه حوصله ندارم دعایی که ده سال پیش داشتم و اجابت نشده را هر سال تکرار کنم
تصمیم دارم امشب رو بخوابم {-3-}{-54-}{-75-}{-118-}

aliaga
aliaga


وﻗﺘﯽ ﺑﭽﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻣﻮﺵ ﻫﺎﯼ ﺻﺤﺮﺍیی ﺑﻪ ﻣﺰﺭعه ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺤﺼﻮﻝ
ﻫﺎﻣﻮﻥ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩﻧﺪ...

ﻣﺎﺩﺭ ﺑﺰﺭﮔﻢ ﭼﻨﺪ ﺗﺎﺷﻮﻥ ﺭﺍ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﺗﻮﯼ ﯾﮏ ﻗﻔﺲ ﻭ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﻏﺬﺍ ﻧﺪﺍﺩ ﺗﺎ ﺍﺯ
ﮔﺸﻨﮕﯽ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻫﻢ ﺩﯾﮕﻪ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺭﻧﺪ؛

ﺩﻭ ﺳﻪ ﺗﺎ ﻣﻮﺷﯽ ﮐﻪ ﺁﺧﺮ ﺳﺮ ﻣﻮﻧﺪﻧﺪ ﺭﺍ ﺁﺯﺍﺩ ﮐﺮﺩ،
ﺑﻬﺶ گفتم: ﻣﺎﺩﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﭼﺮﺍ ﺁﺯﺍﺩﺷﻮﻥ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟
ﮔﻔﺖ: ﺍﯾﻦ ﻫﺎ ﺩﯾﮕﻪ ﻣﻮﺵ ﺧﻮﺭ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﻫﺮ ﻣﻮﺷﯽ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﺰﺭﻋﻪ ﺑﺸﻪ ﺗﯿﮑﻪ ﺗﯿﮑﻪ ﺍﺵ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ!

این ﺣﮑﺎیت ﺗﻠﺦ مثالی برای جوامع ﺁﻓﺖ ﺯﺩﻩ‏ است؛

ﻣﻮﺍﻇﺐ ﺑﺎﺷﯿﻢ برای یک لقمه نان، به چاپیدن همدیگر عادت نکنیم!

aliaga
aliaga
...


وقتی می‌توانستم صحبت کنم ،
گفتند : گوش کن ...!

وقتی می‌توانستم بازی کنم ،
مرا کار کردن آموختند ...!

وقتی کاری پیدا کردم ،
ازدواج کردم ...!

وقتی ازدواج کردم ،
بچه‌ها آمدند ...!

وقتی آن‌ها را درک کردم ،
مرا ترک کردند ...!

وقتی یاد گرفتم چگونه زندگی کنم ،
زندگی تمام شد ...!

زیبا زندگی کنید ...

aliaga
aliaga
📚

شش یا هفت ساله که بودم؛
دست چک پدرم را با دفتر نقاشی ام اشتباه گرفتم و تمام صفحاتش را خط خطی کردم؛
مادرم خیلی هول شده بود، دفترچه را از دست من کشید و به همراه کت پدرم به حمام برد ...

آخر شب صدایشان را می شنیدم
حواست کجاست زن میدانی کار من بدون آن دفترچه لنگ است؟؟
می دانی باید مرخصی بگیرم و تا شهر بروم؟
میدانی چقدر باید دنبال کارهای اداری اش بدوئم؟
"صدای مادرم نمی آمد"
میدانستی و سر به هوا بودی؟
"بازهم صدای مادرم نمی آمد"

سالها از اون ماجرا می گذرد ...
شاید پدرم اصلا یادش نیاید چقدر برای دوباره گرفتن آن دفترچه اذیت شد؛ مادرم هم یادش نمی آید چقدر برای کار نکرده اش شرمندگی کشید ...

اما من خوب یادم مانده است که مادرم آن شب سپر بلای من شد تا آب در دل من تکان نخورد؛ خوب یادم مانده است تنها کسی که قربانت شوم هایش واقعیست اسمش "مادر" است.

aliaga
aliaga
....

aliaga
aliaga


ارزش فوق‌العاده‌ی شکست در فرهنگ ژاپن

در ژاپن وقتی یک ظرف می‌شکند، آن را دور نمی‌اندازند، بلکه بر اساس یک باور و هنر باستانی که از اجدادشان به ارث برده اند، شکستگی‌ها را به شیوه خاصی مرمت می‌کنند‌. آنها قطعات شکسته را با پودر طلا به هم می‌چسبانند. ژاپنی‌ها معتقدند که وقتی چیزی دچار صدمه می‌شود و آسیب می‌بیند بسیار زیباتر از قبل می‌شود. این هنر سنتی ژاپن، اتصال طلایی یا کینتسوگی نام دارد.

اما دلیل این کار چیست؟ فلسفه‌ی این هنر بسیار جالب و آموزنده است. کینتسوگی بر مفاهیمی مانند پذیرش کاستی‌ها و شکست‌ها در زندگی و خارج‌نشدن از چرخه‌ی زندگی تاکید دارد.

حال چرا شکستگی را با طلا پر می‌کنند؟ کینتسوگی می‌گوید که شما بعد از شکست نه تنها دچار کاستی و ضعف نمی‌شوید، بلکه بسیار ارزشمند شده و می‌درخشید. شکست‌ها، نتایج بسیار ارزشمندی هستند که افراد موفق کوله‌باری از آن‌ها را جمع کرده‌اند ...

aliaga
aliaga


fatme
fatme
من نمیفهمم چرا انقدر زود همه چیز یادم میره
و انقدر زود و با یه تلنگر یادم میوفته
یا چرا نمیتونم یه حسو داشته باشم
یا کلا متنفر باشم یا اوکی باشم و مهربون
دلیلشو نمیدونم ، ولی میدونم که زیاد درگیرم

aliaga
aliaga


aliaga
aliaga


aliaga
aliaga


aliaga
aliaga
📚

اگر نادان‌ها تحقیرمان کردند
ما لبخند بزنیم به سطحی نگریشان
و اعتماد به‌نفس‌مان را تقویت کنیم

اگر تنگ نظران کارمان را بی‌ارزش شمارند
ما مصمم‌تر شویم که داریم کاری می‌کنیم
که مورد تنگ نظری واقع شده و این خود دستاورد کمی نیست.

گاهی حسادت برخی، مهر تاییدی است بر درستی کارمان...

اگر کج‌اندیشان دلسردمان کنند ، ما ناامیدی را به مبارزه با امید دعوت کنیم و انگیزه‌ها را مرور می‌کنیم

اگر اطرافیان بجای همراهی دشمنی کنند
ما خوداتکایی را تمرین کنیم و خوشبین و صبور باشیم.

صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو