بس روزهای تلخ
غمگین و نامراد
همراه موجهای خروشان و بی امان
تا عمق بی کرانه ی دریا شتافتم
شاید بیابم آن گهری که می خواستم
اما نیافتم…
امروز یافتم
گمگشته ای که در طلبش عمر من گذشت
اما کنون نشسته مرا رو برو، تویی
آنکس که بود همره باد سحر، منم
و آن گل که داشت بوی خوش آرزو، تویی
دیگر شبان تیره نپویم در آسمان
تو، آن ستاره یی که نشستی به دامانم
همراه، موج، در دل دریا نمی روم
تک گوهرم تویی که شدی زیب گردنم
نوشین لبی که جان به تنم می دمد تویی
عمر منی که تاب و توان داده یی به من
با من بمان که روشنی بخت من ز تست
آری تویی که بخت جوان داده ای به من....
تست خوت برای چی شد مشکلی ک نیس
یکی امده بود سایت از بیکاری تست میگرفت