یافتن پست: #بگویم

حضرت@دوست
حضرت@دوست
در انتظار لحظه

هم قطارِ درد های من !
ایستگاهِ آخر ، دروغ است .
پایان ، دروغ است .
شب ، دروغ است .

در ایستگاهِ قبل ، « غروب آفتاب » را در چمدانم گذاشتم و پیاده شدم .
هنوز به شب نرسیده ام .
و تو را میانِ سوغاتی هایم پنهان کرده ام ،
یا بهتر بگویم
میانِ نداشته هایم !

تو
مانند دلهره و اضطرابِ نرسیدن به آخرین واگن های این قطار بودی
که ایستگاه های راه آهن برایت بغض می کردند .
من می دانم
که ریل ها بیهوده طولانی اند
و ما به جاودانگی مبتلا شده ایم
.

حضرت@دوست
حضرت@دوست
إِنَّا لِلَّٰهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
نمی‌دانم چه بگویم؟
نمیدونم به چه بیانی غم یاران از دست رفته را می توان نوشت .یا بیان کرد ..می‌دانم که تحمل این شرایط برای شما بسیار سخت .است..مصیبت وارده را خدمت شما و خانواده محترم تسلیت عرض نموده و از درگاه خداوند متعال برای آن مرحوم رحمت و غفران الهی و برای جنابعالی و خانواده محترم، صبر جمیل و اجر جزیل مسئلت می نماییم.


پدر وارداتاق دخترش شدو نامه ای رو روی تختخواب دید
نامه رو بادستانی لرزان خواند
متن نامه این بود:
با پشیمانی وتأسف شدید بایدبهت بگویم که من باپسری که دوستش دارم فرارکردم
بااون عشق حقیقی راپیدا کردم و او راخیلی دوست دارم حتی باوجود اینکه دربینی وگوشهایش حلقه میگذارد وانواع واقسام خالکوبی روی بدنش داردبابا فقط این نیست..
من حامله هستم!
و اوبه من میگویدکه درزندگی خوشبخت خواهیم شد.اوتصمیم گرفت که درجنگل باهم زندگی کنیم وبچه های زیادی به دنیابیاوریم واین یکی ازآرزوهای من است
اوبه من گفت که تریاک ضرری برایمان نداردو اون روبه خاطردوستاش که برایمان کوکایین میارنددر مزرعه میکاریم
باباخاطر جمع باش که ماداریم دعامیکنیم که دانشمندان دوایی برای ایدزپیدا کنندچراکه مردزندگیم واقعا
استحقاقش روداره
بابانگران نباش
من15سال سن دارم ومیدونم که چطورازخودم مراقبت کنم روزی میرسدکه بیام وسربهت بزنم که بانوه هات آشنابشی
دخترت
پاورقی
بابا باهات شوخی کردم
من خونه همسایه هستم فقط میخواستم بهت نشون بدم که همیشه درزندگی چیزهایی وجود دارد که بدتراز: کارنامه ای که روی میز است ، میباشد
با تشکر

زهرا
زهرا
از ماه بگویم؟
پیشترها گفته اند
از گل؟
آه …
یا من دیر شاعر شده ام
یا تو بیش از حد زیبایی...

یاس
یاس
خدایا؛ بزرگ شدن کار سختی است هر گاه مرا لایق بزرگ شدن دانستی، به من دانشی ببخش تا رویای هیچکس را نابود نکنم و برای قلب تمامی انسان ها ارزش قایل شوم تا بزرگتر شدنم به انسان‌تر شدنم معنا دهد..... خدایا حجم دلتنگی هایم وسیع است و پر و بالم بسته... اینگونه بگویم اسیر وابستگی های دنیا شده ام... دلم آرامش میخواهد ذره ای... لحظه ای... آغوشی بی دغدغه تر از آغوشت سراغ ندارم... مرا در حریم آغوشت جا کن ... که بسیار محتاج تسکینم...:هعی

♥️

Zahra
Zahra
باور قوی بودن پسران و ضعیف بودن و نیاز دختران به حفاظت شدن به‌طور وسیع و عمیق، درون ما جای گرفته است. امّا مشکل بزرگ‌تر، واکنش بزرگ‌ترهاست.

برای جریحه‌دار نکردن احساسات لطیف دختران معمولاً هر چیزی را که حیاتی به‌نظر برسد کم‌رنگ و بی‌اهمیت جلوه میدهیم. از آن‌ها بیشتر حفاظت می‌کنیم، بیشتر کنار می‌آییم، آن‌ها را بیشتر به جهت «امن» هدایت می‌کنیم و به این پیشگویی خود محقق ‌کننده که دختران آسیب‌پذیر هستند بیشتر دامن می‌زنیم.

امّا اگر مدام آن‌ها را از لبه‌های تیز و برنده دور کنیم، چطور می‌توان از آن‌ها انتظار داشت که قوی باشند و بعداً وقتی در زندگی با انتقاد و شکست واقعی رو به‌ رو می‌شوند، از درون فرو نریزند؟


📕
برای مشاهده تصویر بزرگتر کلیک کنید


عطی
عطی
انگار در دلم حرفی دیگر باقی نمانده تا برایت بگویم
تنها یک جمله!
هنوزم دوستت دارم

عطی
عطی
لبخند تو را قاب کرده

و بر سَردَر دنیایم زده ام

تا به همه بگویم

لبخند تو دنیای من است


خانوم اِچ
خانوم اِچ
به باد گفتم تا بورزد تا قاصدک پیامم را به تو برساند
پیامی پر از سلامتی
پر از شادی
سراسر اغوش گرفتن
خواستم بگویم تنها نیستی تا هستم ♥


صفحات: 10 11 12 13 14

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو