فورا
یکی یه قربونی بدید
که خداوند مجدد منو بهتون برگردوند 😌
وی از ساعت دو ظهر تا ۵ و نیم صبح کتری را رو اجاق گداشته بود
با گاز گرفتگی و دود و درد به اعما رفته
تازه ۵ متوجه شد که چرا اتاق دودیه
عه سدم گیجه چه
برم ابجوشی بزارم چایی بخورم
و با نعش کتری موجه شدم .
دخملی و پسملی دارن دعوا میکنن
منم نشستم دارم تخمه میخورم و تماشا میکنم
شاید بپرسین چرا جداشون نمیکنم
باید بگم که هرکدومو بگیرم و بکشم اینور که جداشون کنم به اونیکی برمیخوره و قهر میکنه که تو اونو بیشتر دوس داری درنتیجه دخالت نمیکنم تا خودشون خسته شن و هرکدوم یه جاشونو بگیرن و بشینن گریه کنن
یه خانونی ک مامانه همکلاسیه دخترم بود میگف از مهر ماهه ک داره برا اموزگاری میخونه و تا اینجا هف میلیون هزینه پک هاش کرده.. بهش گفم من ازین جزوه های رایگان میخونم گف تو قبول نمیشی برو استراحتتو بکن .. امروز ازش پرسیدم گف قبول نشده .. خوشال نشدم ولی جیگرم یکم حال کرد خدایا چی میشه پرورشی قبول شم زنه بفهمه ک دیگه حق نداره امید کسیو ناامید کنه
نمیدونم از کدوم قبرستونی پیداش شده یه مدته
همی کفاف مکنه مثلا میبینی ک من از دنیا شامی رها بهار زهلم گدمیشا زهلم میره باور نمکنی صداشون کن ازشون بپرس
ما هم دوست داریم بیب