یافتن پست: #بارانی

حضرت@دوست
حضرت@دوست
می نویسم شاید سبک شم
میگند اشک انسان را سبک میکند ............
نمی دونم چرا وقتی چشام بارانی میشه .......
غم نبودند سنگین تر میشه...........


حضرت@دوست
حضرت@دوست
باز بعض نداشتنت داره خفم میکند
وقتی در هرکجا به اسم تو بر می خورم.
چشام بارانی میشه .
قسم به گل های یاس پاغچه خونه..
هرگز .هرگز جای حک رد پایت از دلم حذف نمیشه



دانلود موزیک



حضرت@دوست
حضرت@دوست
خاطرات تو

وقتی هوا ابری و بارانی شد،
با هر قطره ی باران، آسمان خاطرات تو را به من یادآوری می کند.


دانلود موزیک



حضرت@دوست
حضرت@دوست
گاهی در منظره خیالم..دلم قدم زدن در هوای ابری و بارانی در کنار یار را می خواهد.
دلم میخواهد در میان بارانی که می بارد،
غرق در عشق شویم و عاشقی مان را به رخ دنیا بکشیم.


هادی
هادی
به عمل کار بر آید به سخن دانی نیست

سید ایلیا
سید ایلیا
🌸 یوسفِ گُمگشته‌ای دارد
دلِ کنعانی‌ام

🌺شمعم ودرخویش میریزم
شبی بارانی‌ام

🌸 آه احساسِ مرا ای کاش
میفهمید شهر

🌺من به دنبالِ توام بس نیست
سر گردانی‌ام
الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج

سید ایلیا
سید ایلیا
طبق پیش‌بینی کارشناسان تاسال2030تقاضا برای آب40%بیشترازظرفیت خواهدبودوشهرهایی چون پایتخت روسیه که دارای1/4منابع آب شیرین جهانست ولندن همیشه بارانی هم دچاربحران آب میشوند.

سید ایلیا
سید ایلیا
هیچ بارانی 🌧
ردپای خوبان را
از کوچه‌های خاطرات
نخواهد شست
دوست داشتن خوبان
همیشه گفتنی نیست
گاه سکوت است
و گاه نگاه مهربان
گاهى دعا از دل و جان
و گاهى يک پيام

آرامش آدم‌ها با ارزش ترین
حس دنیاست
براتون یک دنیا آرامش
یک دنیا تندرستی
یک عالمه خوشبختی و برکت
از خدای بزرگ خواستارم
لحظه‌هاتون پر از حس خدایی
زندگیتون سرشار از آرامش🍁🍂

حضرت@دوست
حضرت@دوست
دیشب در کوچه های غم نیمه شب مردی می رفت
مردی که در ظاهرجوان . پیری در نگاهش موج می زد
خود را میان شهر غم آواره می کرد.
تا پس مانده های خاطرات تلخ خود را
در جای جای شهر غم ها پاره کند
گاهی میان جاده خاطره با یاد نگارش
فارغ ز غمها بر لبش لبخند می زد.
لبخند تلخ.بارانی
و چینی صد تکه ی قلب و دلش را
با چسب عشق و مهربانی بند می زد
چیزی نمانده دیگر از آن مرد تنها
با کوهِ دردی که میان جان او بود
ویک خاطره در گورستان دلش


دانلود موزیک



حضرت@دوست
حضرت@دوست
دیشب همگی با هم ، بودیم به مهمانی
اشک و من و دلتنگی ، درد و غمِ پنهانی
تا بانگ سحرگاهان غم بود در آغوشم
صد بوسه به من می داد،سیگار به آسانی
شد گرمتر آن محفل، وقتی که مهیا شد
بارانی و رگباری ، در آن شب طولانی
بسیار نوازش ها بر صورت ما می کرد
هم نم نم باران و هم دیده ی بارانی
صد شُکر بوَد واجب این عابر حیران را
از اینهمه یاری که بر من شده ارزانی


دانلود موزیک



صفحات: 4 5 6 7 8

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو