یافتن پست: #افسوس

هادی
هادی


این را به خاطر بسپارید در آخر بزرگترین افسوس ما بابت کارهایی است که دوست داشته‌ایم انجام دهیم و هرگز انجام نداده‌ایم. "استیو جابز"

A3man
A3man
روزهای اول شکستگی دستم ...

sayad
sayad
{-35-}{-35-} غزل {-35-}{-35-}
{-35-}یاریم منه ظلم ائیلمه دنیا بئله قالماز
{-35-}هیچ کیم قوناغین غیضیله جانا یولا سالماز

{-35-}گیرم که قوناقون دئیرم رهگذرم من
{-35-}بیر ذره منه لطف ائله سون لطفون آزالماز

{-35-}انصاف ائله دلبر سنی تاری توت الیم نن
{-35-}رحم ائیله عزیزیم بو گوزلیک سنه قالماز

{-35-}دنیاده وفا یوخدی توجه قیل عزیزیم
{-35-}بیریاخشی یامان قالسا قالار آیریسی قالماز

{-35-}فعلا گوله بنزرسن آخیردا سولاجاق سان
{-35-}فکر ائت سوزومه حاق سوزی هیچ کیم یره سالماز

{-35-}باغیم چمنیم بلبل شیدایه نظر قیل
{-35-}اغیاره وفا قیلما آدام وئردیگین آلماز

{-35-}من خسته‌ي عشقم گوزلیم سنده طبیبیم
{-35-}لطف ایله علاج ائت منه دنیا بئله قالماز

{-35-}مایل ائده سن گوشه چشمون منه ساری
{-35-}غونچام آچیلارگوللریم عالمده سارالماز

{-35-}یاندیرما فراقوندا منی رحم ائله جانا
{-35-}آق اولدی توکوم سینه ده افسوس قارالماز

{-35-}چوخداندی دولانام سر كویوندا تانیرسان
{-35-}آدیم (تقوی) چوخدی علاقه م هیچ آزالماز

{-35-}{-35-}{-35-} {-35-}{-35-} {-35-}{-35-}

{-78-}{-188-}{-188-}{-78-}

born78
born78
براى عوض كردن زندگيمان،براى تغيير دادن خودمان هيچ گاه دير_ نيست.
هر چند سال كه داشته باشيم، هرگونه كه زندگى كرده باشيم، هر اتفاقى كه از سر گذرانده باشيم، باز هم نو شدن ممكن است.
حتى اگر يك روزمان درست مثل روز قبلش باشد، بايد افسوس بخوريم.
بايد در لحظه و در هر نفسى نو شد.
براى رسيدن به زندگىِ نو بايد پيش از مرگ مُرد

پ.ن:اینکه گفته اگر یه روزمان مثل روز قبل باش باید افسوس خورد از احادیث ائمه نیست؟؟{-36-}

born78
born78
ممکنه منتظر میهمان عزیزی بود، ولی مُهیای پذیرش او نبود؟!

البته که غیر ممکنه!!!

ولی افسوس که ما «غیر ممکن» را ممکن ساختیم و «ممکن» را غیر ممکن؛

امام زمان(عج) آمدنی نیست، آوردنی است . . .

سلامتی و تعجیل در فرج آقا صاحب الامر(عج) صلوات

محمدحسن اسايش
محمدحسن اسايش
@zohrab032 -----------
خورشید رفته است ولی ساحل افق می سوزد از شراره ی نارنجیش هنوز





وز شعله های سرخ شفق ، نقش یک نبرد تابیده روی آینه ی آسمان هنوز

گرد غروب ریخته در پهن دشت رزم پایان گرفته جنبش خونین کار زار

آنجا که برق نیزه وفریاد حمله بود پیچیده بانگ شیهه ی اسبان بی سوار

پایان گرفته رزم وبه هر گوشه وکنار غلطیده روی بستر خون پیکری شهید

خاموش مانده صحنه وگویی زکشتگان خیزد هنوز نغمه ی پیروزی وامید

این دشت غم گرفته که بنشسته سوگوار امروز بوده پهنه ی آن جاودانه رزم

اینک دوسوی صحنه ، دو هنگامه دیدنیست یکسولهیب آتش ویکسو غریو بزم

این دشت خون گرفته که آرام خفته است امروز بوده شاهد رزم دلاوران

این دشت دیده است یکی صحنه ی شگفت این دشت دیده است یکی رزم بی امان

این دشت دیده است که مردان راه حق چون کوه دربرابر دشمن ستاده اند

این دشت دیده است که پروردگان دین جان برسر شرافت ومردی نهاده اند

این دشت دیده است که هفتاد تن غیور بگذشته اند از سر وسامان

born78
born78
بدلم افتاد که در خواب می آیی
قرص خواب خورده ام

گفتند لب تشنه می آیی
جرعه ای آب برده ام

کدام انتهای سحر
کدام سپیده صبح
کدام دل شب

نمیدانم...

افسوس که
جمعه ای دگر رفت و
گفتند
جمعه بعد می آیی....

گل افشان گل محمدی
گل افشان گل محمدی
سلام بر آقای لحظات عمرم افسوس که این را دیرررررررررررررررررررررررر فهمیدم. السلام علیک یا صاحب الزمان یا حجة بن الحسن العسکری، آقا محتاج دعایت هستند خلایق همه آنها که ما می شناسیم و نمی شناسیم، خداوند به حق حقانیتت دعای امام زمانمان را مستجاب بگردان در زودترین زمان به خواست حضرت حاجت روایش بگردان امین به برکت صلوات بر محمد و آل محمد اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

Respina
Respina
چگـونه عشـــق نَمیرد،به دوره ایی که جـوانــان

به جای حافـظ و سعـدی، کتاب ِ گاااج می خوانند؟!{-128-}

منتظر
منتظر
آغوش من دروازه های تخت جمشید است

می خواستم تــو پادشاه کشورم باشی

آتش کشیدی پایتــخت شــور و شعــــرم را

افسوس که می خواستی اسکندرم باشی

این روزها حتی شبیه سایه ات هم نیست

مردی کــه یک شب بهترین تعبیر خوابم بود

مردی که با آن جذبه ی چشمِ رضاخانیش

یک روز تنهـــا علت کشف حجابــم بود

در بازوانت قتلــگاه کوچکـــی داری

لبخند غارت می کند آن اخــم تاتاریت

بر باد دادی سرزمین اعتمــادم را

با ترکمنچـــای خیانت های قاجاریت

در شهـــرهای مرزی پیراهنم جنگ است

جغرافیای شانه هایت تکیه گاهم نیست

دارم تحصـن می کنم با شعــــر بر لبهـــات

هر چند شرطی بر لب مشروطه خواهم نیست

من قرنهــا معشوقه ی تاریخی ات بودم

دیگر برای یک شروع تازه فرصت نیست

من دوستت دارم ... بغل کــن گریه هایم را

لعنت به تاریخی که حتی درس عبرت نیست

mr.hani
mr.hani
سه چیز را با احتیاط بردار : قدم ، قلم ، قسم !
سه چیز را پاک نگه دار : جسم ، لباس ،خیال !
از سه چیز کار بگیر : عقل ، همت ، صبر !
از سه چیز خود را دور نگهدار: افسوس ، فریاد ، نفرین !
سه چیز را آلوده نکن : قلب ، زبان ، چشم !
اما سه چیز را هیچ گاه فراموش نکن : خدا ، مرگ و دوست

منتظر
منتظر
می روم خسته و افسرده و زار

سوی منزلگه ویرانه ی خویش

به خدا می برم از شهر شما

دل شوریده و دیوانه ی خویش

می برم تا که در آن نقطه ی دور

شست و شویش دهم از رنگ گناه

شست و شویش دهم از لکه ی عشق

زین همه خواهش بی جا و تباه

به خدا غنچه ی شادی بودم

دست عشق آمد و از شاخم چید

شعله ی آه شدم ، صد افسوس

که لبم باز بر آن لب نرسید

عاقبت بند سفر پایم بست

می روم ، خنده به لب ، خونین دل

می روم ، از دل من دست بدار

ای امید شب بی حاصل
فروغ فرخزاد

صفحات: 14 15 16 17 18

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو