یافتن پست: #وب

Tasnim
Tasnim
قوزبند خوب برای افتادگی شانه کسی سراغ داره؟

آجوما
آجوما
دوستان تقریبا خوب شدمم. فقط هر از گاهی سرفه دارم.
ولی امروز تقریبا خیلییی خوب بودم.:فکر

اول بیماری خیلی سعی کردم شکرگزار باشم ولی روز سوم چهارم اینقدر ب خدا غر زدم. :)) که الان میگم هر امتحانی خدا میذاره جلوم، یه جور گند میزنم ب اون امتحانه. :هعی
خلاصه حس میکنم تو زندگیم گند زدم کلا به امتحانات الهی. :هعی☹️🙂🌱

Elham
Elham 👩‍👧‍👦
بچه‌ها وقتی بال مرغ کباب میکنین بهش نمک نزنین ….

اونجا زیر بغل مرغه خودش عرق میکنه شوره

@Ali_s بیا‌ روحت جلا پیدا کنه:تری

حسام
حسام
شب جمعه است و شب استجابت دعا شب نزول رحمت و برکات ْ برای شادی روح همه گذشتگان ذوی الحقوقین.. بد وارث و بی وارث ..گذشتگان این جمع گذشتگان من حقیر بلد نیستید که فاتحه بخونید حداقل بیایید چند تا لطیفه بگید روحمون جلا پیدا کنه 😌

خانوم میم
خانوم میم
زنگ بزن آمبولانس

Elham
Elham 👩‍👧‍👦
تو نونوایی فقط یه نفر جلوته و خوشحالی که زود نوبتت میشه
اون یه نفر:

مهاجر
مهاجر
تو نمایشگاه کتاب تو یه غرفه ای داشتم کتابارو میدیدم دخترکتابفروش درمورد کتابا داشت بهم توضیح میداد و باهم تبادل نظر میکردیم آخرش که خواستم خداحافظی کنم برم بهم دیگه تعارف تیکه پاره کردیم بعدش بعدش بهم گفت خواهش میکنم بزرگوارید من بهش گفتم خیلی ممنونم ما بیشتر
ای تف تو این زندگی که هیچوقت نتونستم درست حسابی بدون سوتی با دختر حرف بزنم {-109-}

마흐디에
마흐디에
ولی تهران واقعا جای خوبی برای زندگی نیست
هیچ وقت دلم نمیخواد اونجا زندگی کنم
هم خشکه هم گرمه هم آلوده اس:هعی

Aseman
Aseman

گاهی سکوت شرافتی دارد که گفتن ندارد🤙

مهاجر
مهاجر
مودمن وقتی کتاب خریدم هزینه کردم تو نمایشگاه ولی نتونستم به مهدیه و خواهرش به رسم یادگاری تحویل بدم


g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
وقتی میزون نیستی چی حالت رو خوش می کنه من خلوت کردن با خودم تنها کسی ک می تونه بهم کمک کنه اینه خلوت کنم خیلی حالم رو خوب می کنه شما چطور ؟

حسام
حسام
روابطمون با آدمای
زندگیمون جوری شده که دلتنگ همیم {-152-}
ولی حوصله‌ همدیگه رو هم نداریم{-183-}

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
@Tasnim



مسلمون شدم یا نه ؟!!

Samira
Samira
{-77-}

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
مردی از خانه بیرون آمد تا نگاهی به خودرو نوی خود بیندازد که ناگهان با چشمانی حیرت زده پسر بچه سه ساله خود را دید که شاد و شنگول با ضربات چکش در حال نابود کردن رنگ براق خودرو است. مرد بطرف پسرش دوید، او را از ماشین دور کرد، و با عصبانیت و برای تنبیه، با چکش بر روی دست های پسر بچه زد.

وقتی خشم پدر فرو نشست با عجله فرزندش را به بیمارستان رساند.

هرچند که پزشکان نهایت سعی خود را کردند تا استخوان های له شده را نجات دهند اما مجبور شدند انگشتان له شده دست کودک را قطع کنند. وقتی که کودک به هوش آمد و دستهای باند پیچی شده اش را دید با حالتی مظلوم پرسید: ” پدر انگشتان من کی خوب میشه؟ ”

پدر همان روز خودکشی کرد.

نتیجه:

اکر کسی پای شما را لگد کرد و یا به شما تنه زد، قبل از هرگونه عکس العمل و یا مقابله به مثل، این داستان را به یاد آورید. قبل از آنکه صبر خود را از دست بدهید کمی فکر کنید. وانت را می شود تعمیر کرد اما انگشتان شکسته و احساس آزرده را نمی توان

صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو