یافتن پست: #آواتار
هلیا
گناه کبیره شکم پرستی
گوشت ران گوسفند با سیب زمینی و خردل
و لیموناد و بستنی و بیسکویت
و چای با شیر و شکر فراوان
بعد استراحت
و دوباره همه آنها رو بخوری
و مادرم هرگز بهم اعتراض نمی کرد
گوشت ران گوسفند با سیب زمینی و خردل
و لیموناد و بستنی و بیسکویت
و چای با شیر و شکر فراوان
بعد استراحت
و دوباره همه آنها رو بخوری
و مادرم هرگز بهم اعتراض نمی کرد
.gif ":درس"){kind=icon}
.gif ":خیخ"){kind=icon}
.gif ":پوکر"){kind=icon}
خانوم اِچ
یساعت داشتم با هدفون و صدای اهنگ تا اخر جارو میزدم بعد دیدم همه دارن میخندن بهم و متوجه شدم جارو رو خاموش کردن 😐
عصبی شدم و دیگ جارو نزدن
عصبی شدم و دیگ جارو نزدن
?
*پائولوکوئیلو *
هر انسانی، یک‌بار
برای رسیدن به یک‌نفر
دیر می‌کند
و پس آن
برای رسیدن به کسان دیگر
عجله‌ای نمی‌کند
“در کنار ساحل قدم می زدم و میخواستم به جایی دیگر بروم که درخشش چیزی از فاصله دور توجهم را به خود جلب کرد. جلوتر رفتم تا به شی درخشان رسیدم. نگاه کردم دیدم یه قوطی نوشابه است، با خودم فکر کردم، در زندگی چند بار چیزهای بی ارزش من را فریب داده و من را از مسیر اصلی خودم غافل کرده است و وقتی به آن رسیدم دیدم که چقدر بیهوده بوده است،
ولی آیا اگر به سمت آن شیء بی ارزش نمیرفتم، واقعا می فهمیدم که بی ارزش است یا سالها حسرت آن را میخوردم !!
کتاب "دومین مکتوب"
هر انسانی، یک‌بار
برای رسیدن به یک‌نفر
دیر می‌کند
و پس آن
برای رسیدن به کسان دیگر
عجله‌ای نمی‌کند
“در کنار ساحل قدم می زدم و میخواستم به جایی دیگر بروم که درخشش چیزی از فاصله دور توجهم را به خود جلب کرد. جلوتر رفتم تا به شی درخشان رسیدم. نگاه کردم دیدم یه قوطی نوشابه است، با خودم فکر کردم، در زندگی چند بار چیزهای بی ارزش من را فریب داده و من را از مسیر اصلی خودم غافل کرده است و وقتی به آن رسیدم دیدم که چقدر بیهوده بوده است،
ولی آیا اگر به سمت آن شیء بی ارزش نمیرفتم، واقعا می فهمیدم که بی ارزش است یا سالها حسرت آن را میخوردم !!
کتاب "دومین مکتوب"
هااا
از حلقومت میکشم بیرون
چی چی شد
الان الفراررر
نخودچی شد😋
فرار بی فایده س 🏃♂️🏃♂️🏃♂️
نخودچی و تخمه بیار بخوریمان
دیگه الان قائم شدم
هاا باشه:)
پیدا کردنت سخت نیست