احادیث روز

کاربران گروه

مدیران گروه

برچسب‌های کاربری

حدیث روز

گروه عمومی · 3 کاربر · 37 پست
aliaga
aliaga
تنها راه سعادت....




انسان باشیم..

ب همین سادگی...

aliaga
aliaga
خدایاااااا بحق سر بریده ی امام حسین(ع)


اللهم عجل لولیک الفرج:دعا:دعا:دعا:هعی

پلاک313
پلاک313
حسن طهرانی‌مقدم نظامی ایرانی بود. او در طول جنگ ایران و عراق، از اعضای سپاه پاسداران بود. آخرین سِمَت وی، ریاست سازمان جهاد خودکفایی سپاه بود. او به عنوان یکی از پایه‌گذاران برنامه موشکی در سپاه پاسداران شناخته می‌شود و به «پدر موشکی ایران» معروف است. ویکی‌پدیا
تاریخ تولد: ۲۹ اکتبر ۱۹۵۹، تهران
فوت: ۱۲ نوامبر ۲۰۱۱، تهران
آموزش: دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی (۱۹۸۱)، دانشگاه صنعتی شریف (۱۹۷۹)، بیشتر
فرزند: زینب طهرانی‌مقدم
همسر: الهام حیدری (ازدواج ۱۹۸۴–۲۰۱۱)
محل دفن: بهشت زهرا
مادر: فاطمه جلیلی، محمود طهرانی‌مقدم

پلاک313
پلاک313



🔶شهید مهدی زین الدین

🔸چند روز پیش بچه دار شده بود.دم سنگر که دیدمش،لبه ی پاکت نامه از جیب کنار شلوارش زده بود بیرون.
گفتم:"هان،آقا مهدی خبری رسیده؟"چشم هایش برق زد.
گفت:" خبر که... راستش عکسش رو فرستادن".
خیلی دوست داشتم عکس بچه اش را ببینم.با عجله گفتم:"خب بده، ببینم".
گفت:" خودم هنوز ندیدمش". خورد توی ذوقم.
قیافه ام را که دید، گفت:" راستش می ترسم؛ می ترسم توی این بحبوحه ی عملیات،اگه عکسش رو ببینم، محبت پدر و فرزندی کار دستم بده و حواسم بره پیشش".
نگاهش کردم.چه می توانستم بگویم؟
گفتم:" خیلی خب،پس باشه هر وقت خودت دیدی، من هم می بینم".
╭═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╮

aliaga
aliaga
🔵 سه دقیقه با پدرم صحبت کردم؛ از حقوقم کم شود!

✍از مواردی که شهید صیاد رعایت می‌کرد حقوق بیت‌المال بود. من شاهد بودم که از منطقه با من که در دفتر ایشان بودم، تماس می‌گرفت و می‌گفت مثلا سه دقیقه با مشهد با پدرم صحبت تلفنی کرده‌ام.

ما در طول این مدت تماس‌های شخصی او را یادداشت می‌کردیم سر ماه جمع‌بندی می‌کردیم و پولش را از محل حقوق وی کسر و به حساب بیت‌المال واریز می‌کردیم که رسید همه‌ی این پرداختی‌ها هم موجود است.

شهید صیاد یک پیکان داشت در حالی که ده‌ها ماشین مدل بالا در اختیار ما بود، اما ایشان پرهیز می‌کرد و می‌گفت کارهای شخصی را با ماشین شخصی‌ام پیگیری کنید.

📚 از کتاب صیاد دل‌ها ص ۷۰

پلاک313
پلاک313
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدالله رب‌العالمین، شهادت می‌دهم که معبودی جز الله نیست و برای رشد انسان‌ها پیامبرانی فرستاده که نبی اکرم محمد ابن عبدالله خاتم آنان است.
او نیز برای استمرار راه صحیح این امت و عدم انحراف از مبانی عالیه اسلام حضرت علی (علیه السلام) را به عنوان ولی و وصی بعد از خود معرفی نمود.
شهادت می‌دهم قیامت حق است و میزانی برای سنجش اعمال وجود دارد. بهشت و دوزخ حق است و اجر و جزایی در پی اعمال است.
امشب که قلم بر کاغذ می‌رانم، انشاء الله هدفی جز رضای دوست و انجام وظیفه ندارم. در راه وظایفی که بر عهده‌ام گذاشته شده، از ایثار جان و … هیچ دریغی ندارم.

پلاک313
پلاک313
وصیت نامه شهید «حاج محمد ابراهیم همت»
شهید همت در دومین وصیت نامه بجامانده از خود نوشته است:خویشتن را در قفس محبوس می بینم و می خواهم از قفس به در آیم. سیمهای خاردار مانعند. من از دنیای ظاهر فریب مادیات و همه آنچه كه از خدا بازم می دارد متنفرم.

پلاک313
پلاک313
دانشجویی به استادش گفت:
استاد! اگر شما خدا را به من نشان بدهید عبادتش می کنم و تا وقتی خدا را نبینم او را عبادت نمی کنم.

استاد به انتهای کلاس رفت و به آن دانشجو گفت: آیا مرا می بینی؟

دانشجو پاسخ داد: نه استاد! وقتی پشت من به شما باشد مسلما شما را نمی بینم.

استاد کنار او رفت و نگاهی به او کرد و گفت: تا وقتی به خدا پشت کرده باشی او را نخواهی دید!

پلاک313
پلاک313
خدا را دوست بدارید
حداقلش این است که یکی را دوست دارید که روزی به او می رسید . . .

پلاک313
پلاک313
بار خدایا ...
از کوی تو بیرون نرود پای خیالم ..
نکند فرق به حالم ..
چه برانی چه بخوانی چه به اوجم برسانی چه به خاکم بکشانی ..
نه من آنم که برنجم ، نه تو آنی که برانی .

پلاک313
پلاک313
ماهیان از تلاطم دریا به خدا شکایت بردند

و چون دریا آرام شد خود را اسیر تور صیادان یافتند.

تلاطم های زندگی حکمتی از خداوند است

پس از خدا بخواهیم دلمان آرام باشد نه دریای دور و برمان.

پلاک313
پلاک313
هیچکس نفهمید که خدا هم تنهاییش را فریاد میکشد

(( قــــــل هـــوالله احـــــد ))

پلاک313
پلاک313
مادر شهید ناصر قاسمی می‌گوید: هر وقت از ناصر می‌پرسیدم در سپاه چه کار می‌کنی؟ می‌گفت جارو می‌کشم. روزی به مسجد رفتم و دیدم ناصر در حال سخنرانی است. از دیگران پرس و جو کردم و متوجه شدم او یکی از سرداران سپاه است!

aliaga
aliaga
‌_شهید‌_ابراهیم‌_هادی
عصر یک روز وقتی خواهر وشوهر خواهر ابراهیم به منزلشان آمده بودند هنوز دقایقی نگذ شته بود که از داخل کوچه سرو صدایی شنیده می شد .ابراهیم سریع از پنجره طبقه ی دوم نگاه کرد و دید شخصی موتور شوهر خواهرشان را برداشته و در حال فرار است.🐍🌙
ابراهیم سریع به سمت درب خانه آمد و دنبال دزد دوید و هنوز چند قدمی نرفته بود که یکی از بچه محل ها لگدی به موتور زد و آقا دزده با موتور به زمین خورد .تکه آهنی که روی زمین بود دست دزد را برید و خون هم جاری شد. ابراهیم به محض رسیدن نگاهی به چهره پراز ترس و دلهره دزد انداخت و بعد موتور را بلند کرد و گفت: سوار شو! همان لحظه دزد را به درمانگاه برد و دست دزد را پانسمان کرد.
کارهای ابراهیم خیلی عجیب بود و شب هم با هم به مسجد رفتند و بعد از نماز ابراهیم کلی با اون دزد صحبت کرد و فهمید که آدم بیچاره ای است و از زور بیکاری از شهرستان به تهران آمده و دزدی کرده♥

پلاک313
پلاک313
♦️سردار حاج قاسم سلیمانی:
🔹سلام بر حججی که حجتی شد در چگونه زیستن و چگونه رفتن. فدای آن گلویی که همچون گلوی امام حسین(ع) بریده شد و سلام بر آن سری که همچون سر مولای شهیدان دفن آن نامشخص و به عرش برده شد.

صفحات: 1 2 3

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو