Saye
ما هیچوقت بلد نبودیم دلبر باشیم..
بلد نبودیم به موقع ناز کنیم..
بلد نبودیم دوست داشتنمونو قایم کنیم و فریاد نزنیم..
بلد نبودیم وقتی عاشقیم، کم باشیم تا تشنه مون بشین..
بلد نبودیم وقتی بغلمون کردین، از ذوق جیغ نکشیم و وانمود کنیم حسی نداریم..
بلد نبودیم پیاماتونو دیر جواب بدیم،
بلد نبودیم وقتی زنگ میزنید روی گوشی شیرجه نزنیم.. کلاس بذاریم و در جوابِ "میخوام ببینمت" گفتنتون، بگیم: ببخشید وقت ندارم!
اینجوری شد که ما شدیم زاپاس..
زاپاسِ وقتایی که نازِ بقیه رو کشیدین و خسته شدین..
زاپاسِ وقتایی که بهتون خیانت شد و یه آغوشِ بی منت و دمِ دستی خواستین برای فراموشی..
زاپاسِ وقتایی که آدمِ اصلیتون قهر بود و تنها شدین..
زاپاسِ شبای بیخوابیتون که هیچکس جوابتونو نداد و ما از ذوق با چشمای خوابالو انقدر تایپ کردیم که گوشی به دست، خوابمون برد..
همیشه با خودتون گفتید: "خب این که همیشه هست، هرچقدرم اذیتش کنیم بازم هست.. بازم دوستم داره"..
ما دوستتون داشتیم فقط بلد نبودیم "بازیگر" باشیم، نمیخوایمم که بازیگر باشیم..
اما
درسته که آدمِ اصلیِ زندگیتون نبودیم،
ولی
"آدم" که بودیم..
"دل" که داشتیم..!
Zahra
فیلسوفی یکبار پرسیده بود عجیب نیست که آدم میدونه قراره بمیره و باز میتونه بخنده؟
به نظر میاد فراموشی ، بزرگترین راهکار خدا در آفرینشه، عیبهایی که نادیدهگرفته نمیشن باید از یاد برن
اینجوری میتونی شعر بگی، برقصی، و کلی کتاب و جملههای الهامبخش بنویسی درباره معجزهی طلوع خورشید و صدای آب
میتونی روی تهدیگت آب خورشت بریزی بدون اینکه فکر کنی چقدر اوضاعت ناپایداره، میشه ظهر جمعه موسیقی گوش بدی و ناخوناترو بگیری و حتی یکی از گندهایی هم که زدی در نظرت نباشه!
اگر از من بپرسی میگم غصه همون کمشدن دوز فراموشیه
و غم چیزی جز برگشتن موقت حافظه نیست
DRAGON
🌷 سفارشات کوتاه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به أمیر مؤمنان علی(علیه السّلام)
یا علی
🍃 هیچ فقری سختتر از نادانی
🍃 و هیچ ثروتی سودمندتر از خرد
🍃 و هیچ تنهائی هولناکتر از تکبّر نیست
🍃 و هیچ عملی چون عاقبت اندیشی
🍃 و هیچ پرهیزی چون خویشتن داری
🍃 و هیچ افتخار خانوادگی همچون خوش أخلاقی نیست
🍃 و به تحقیق دروغ، بلای گفتار
🍃 و فراموشی، بلای دانش
🍃 و منّت گذاشتن، بلای بخشش است.
📚 تحف العقول
mahyar_a
زیبای غمگینم
دیرزمانیست نیستی این حوالی، این آدمها میگویند ندارمت،نیستی کنارم انگار این شهرِ خاکستری مرا نمیخواهد، نیستی کنارم بگو چگونه دلم تاب بیاورد اینهمه جای خالیت را؟ بگو چگونه دلم نگیرد برایت؟ بگو کدام عشق بعد از تو عشق است؟ بگو چکار کنم که هر لحظه این قلب دیووانه ام یادت نیاُفتد؟ تو بگو برایم،بگو دیگر سیاهی چشم چه کسی آنقدر دلبری میکند برایم؟ شدیم دیوانه ای در این حجم از نبودنت با لباس آبیای بیمارستانِ فراموشی که رو قلبو تنم سنگینی میکنه،هی میایم توی دل این شهر لعنتی دنبال نشونه هات میگردیم،رد خنده هاتو از تو سرم گرفتم بلکم پیدات کنیم بین این جمعیت آدم های رفته و برنگشته... نبودی هیچ جای جهان... دلبر زیبای بی انصافم... گم شده ام در جهان نبودنت، خسته ام؛ خیلی خسته... کاش بودی؛ تا خورشید تابانی شوم تا تنت را ببوسم، باد شوم نوازش کنم موهایت را، باران شوم روی صورت زیبایت ببارم، ماه شوم که تو هرشب یه دل سیر نگاهم کنی؛تا من گم شوم در آن زیباترین چشمهای غمگین جهان، تا گنجشک کوچکی شوم پشت پنجره ی اتاقت هر صبح صدایت کنم تا چشمانت را باز کنی به رویم، راستش من خسته شده ام از این همه رفت
EDRIS
"يادم رفت" توجیه خوبی نیست.
معنی اش اینه که برام مهم نبوده .
رفیق خودمی 🥺
انگل😐
😏😏😏خر خاکی
🦦🦦🦦