یافتن پست: تهران

یاس
یاس
امروز روز سینگلا بود
مجردا روزتون
تو شبش مبارکتون :دی


ولی روزتونم جفت :( 11:۱۱

خانوم اِچ
خانوم اِچ
کسی میدونه سیم کارت رایتل قیمتش چنده؟

یاس
یاس
دختره قلم چی به عنوان تبلیغ باهاش مصاحبه کرده رتبه ۶ هزار پزشکی تهران درصداش زیست ۴۲ فیزیک ۴۹ ریاصی ۱۸ شیمی ۳۵ با این درصدا که دهه هشتاد کاردانی گیاهان زیر ابی قشم با خفت خواری میگرفتنت چه وصعشه اخه {-191-}

Rina
Rina
بدجور میخام برم مشهد
با همه جا فرق داره

WeT
WeT
غروب پاییزی

اردبیل ، شورابیل

خانوم اِچ
خانوم اِچ
دو تا از بچه های خوابگاه دانشگاهمون با هم رلن
بعد اینا از قبل با هم بودن با هم اومدن دانشگاه
خوابگاه دانشگاه ما هم اینطوریه که هم خوابگاه دختران هم پسران داخل حیاطه
و حس میکنم این دو تا بهترین نوع زندگیو دارن:گگگ
منم میخوام

هادی
هادی
دلم نیومد کوچیکش کنم


یهویی گرفتم ولی خوب در اومده به نظرم یکم ادیت لازم داره

مهاجر
مهاجر
این معادله رو نمیتونم اصلا تو ذهنم حل کنم
امروز رفتم یه سر تهران رفتم‌مترو اینا
میدیدم چندین و چندین مورد پسرا و دخترایی که باهم بودن بعد میدیدم پسره داغون یعنی ازهرلحاظ چه قيافه چه تیپ و ...افتضاح بعد دختره کلی از این سر تره اصلا هیچ جوره تو مخم نمیره به حضرت عباس من الاغ نازنینمو نمیدم به این پسرا
بعد اون موقع من بااین سابقه مجاهدت و رشادت بااین همه کمالات باید تنهایی و سینگل طور برم اینور اونور گیج بزنم آخه این عدالته{-118-}

خانوم اِچ
خانوم اِچ
مجردا بیاید یه سوال دارم

خانوم میم
خانوم میم
سر گیژه دارما
یه ژوری که میام بشینم همش انگار دارم می افتم :|

خانوم میم
خانوم میم
چرا اینقدر ساکتید :|

خانوم اِچ
خانوم اِچ
کیا تهرانن بیاین دوشنبه بریم دانشگاه شهید بهشتی با موضوع تبعیض های الگوریتیمی😍

یاس
یاس
چقد همه چیز خوب بود
حال منم عالی .همه بودن
مامان
ابجیام
داداشام
و خونه مون
و کسی که با تمام وجود خوشحال بود من بودم
هرچند جای خالی پدرم داد میزد
برگشته بودیم خونه خودمون وسط شهر بهترین و قابل دسترس ترین مکان شهر
و میدونستم دیگه حالم خوبه
من می تونم باز خوب درسام بخونم شب زنده داری کنم همون اتاق همیشگی
همون گوشه پایین اتاق
رفتم که قرار داد خونه م فسخ کنم بگم مامانم اینا برگشتن :دنیا
رفتم حیاط
اخرین کاری که بابام برام کرده بود مونده بود
با اینکه نتونستم جلو خودم بگیرم و داد زدم مویه کردم
ولی باز حالم بهتر بود
اونجا خونه مون هرچی باشه بوی بابام‌میداد
تازه تو حیاط مامان کلی مرغ خروس و بوقلمون جمع کرده بود :دی
اینجاش دیگه خیلی فانتزی بود


صدای زنگ گوشی اومد الارام پنج و نیم صبح
همه چیز خواب بود :گگگ


همه حالشون خوبه
پیش همن
الا من :هعی

مهاجر
مهاجر
حاجی باید پاشم برم میدون انقلاب یکم بین کتابا ولو شم چند تا کتاب بخرم تا یکم از این حالت سستی و کسلی بیام بیرون

مهاجر
مهاجر
دوتا فلش میرن رستوران شیش گیگ سفارش میدن

صفحات: 6 7 8 9 10

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو