یافتن پست: با

رها
رها


-هر چقدر اصیل تر،عمیق تر،ارزشمندتر و قابل اعتمادتر باشی,بخاطرِ آسیب های زیادی که تجربه کردی،
به کسی زخم نمیزنی،چون از میزان درد و ذات رنج خبر داری!
تو زمانی یک انسان درست هستی که اجازه ندی تکه های وجودت عقده و باعث شکستن دیگران بشه ....👌🙃

استامینوفن ۳۲۵
استامینوفن ۳۲۵
سرتیتر خبرها: دیفن هیدرامین تأثیر خودشو گذاشته و خواب آلود هستم.

فاطمه
فاطمه
بهبهه افتادم تو اینستا
هی برا هدیه و هادی و فائزه و دخترخاله هام و حتی پسرخاله م دارم فیلم میفرستم. =))=))

مهاجر
مهاجر
آهنگ صدای تو پر از شور اذان است
جذّاب تر از "جاذبه ی ماه" بَنان است!

چشم تو نه یاقوت و عقیق و نه زمرّد
فیروزه ترین معدن الماس جهان است!

شیرینی لبخند تو خرمای جنوب است!
دلچسب تر از بامیه های رمضان است!

گل بوسه ی تو قند تر از قند فریمان!
یا نه... عسل خالص کوه سبلان است!

حلوای لبت باسلوق اصل مراغه ست!
خوشمزه تر از نان کُماج همدان است!

با شهد لبت کم شد اگر رونق سوهان
از بخت بد حاج حسین و پسران است!

در وصف وجودت چه بگویم، چه نگویم؟
چشم و لب و قد تو چنین است و چنان است!...

حسام
حسام
خواب در عهد تو در چشم من آید هیهات
عاشقی کار سری نیست که بر بالین است
همه آرام گرفتند و شب از نیمه گذشت
وآنچه در خواب نشد چشم من و پروین است

شب خوش {-35-}{-35-}

√ محسن قـوامــی
√ محسن قـوامــی
من انتخاب کرده ام عطر نفسهای تو را
بیا به داد سینه ام، صدا بده صدا صدا

سبو سبو بریز تــا ، تلوتلو خورم
به کوچه های موی تو، از آن شراب آشنا


🎶


fatme
fatme

🦥زیبایی نیشانتان بدم

rahim
rahim
شبتون شیک و مجلسی {-35-}

rahim
rahim
موقعی که تازه جوان شدم و خیال ازدواج به سرم زد مادرم اصرار داشت با دختر باایمان و باحجابی ازدواج کنم که تا آخر عمر یار و یاورم باشد. با همین معیارها هر دختری را که از همسایه و فامیل می‌شناخت به من پیشنهاد داد اما متاسفانه من تنها به دنبال یاری زیبا بودم.

مدتی گذشت و کسی که به دنبالش می‌گشتم را یک روز توی خیابان دیدم و در یک نگاه عاشقش شدم. تعقیبش کردم و خانه‌اش را پیدا کردم. ما زیر یک سقف رفتیم. همسرم زیبا بود اما نه باحجاب بود و نه باایمان.
عاشق او بودم و هرکاری برایش می‌کردم. وقتی گفت باید خانه‌مان در محله‌های بالاشهر باشد قبول کردم. گفت می‌خواهم درس بخوانم، قبول کردم و تلاش کردم تا به راحتی به تحصیل بپردازد. حتی موتورم را دادم و برای همسرم ماشین خریدم. روزها همین طور سپری شدند ولی او هر روز بیش‌تر تغییر می‌کرد.

او دیگر بهانه‌گیر شده بود و به هر دلیلی با من قهر می‌کرد. مشغولیتش با موبایلش بود و من هم انتظار می‌کشیدم دوباره همان همسر خودم شود اما یک شب روبرویم نشست و از طلاق توافقی گفت که بعدا مشخص شد به خاطر عشق‌اش به هم کلاسی‌اش این درخواست را کرده است.می‌گفت به درد هم نمی‌خوریم.

حسام
حسام
اون دوره مقدماتی که گفته بودم احتمال زیاد دست خانم @elham رسیده و سرشون حسابی گرمه :))

rahim
rahim
روزی یک مرد ثروتمند، پسر بچه کوچکش را بـه ده برد تا بـه او نشان دهد مردمی که در آنجا زندگی می کنند، چقدر فقیر هستند.

ان دو یک شبانه روز در خانه محقر یک روستایی مهمان بودند. در راه بازگشت و در پایان سفر، مرد از پسرش پرسید: نظرت در مورد مسافرتمان چه بود؟پسر پاسخ داد:

عالی بود پدر! پدر پرسید آیا بـه زندگی ان ها توجه کردی؟پسر پاسخ داد: بله پدر! و پدر پرسید: چه چیزی از این سفر یاد گرفتی؟پسر کمی اندیشید و بعد بـه آرامی گفت: فهمیدم که ما در خانه یک سگ داریم و آن ها چهار تا. ما در حیاطمان یک فواره داریم و آنها رودخانه ای دارند که نهایت ندارد.

ما در حیاطمان فانوس های‌ تزیینی داریم و ان ها ستارگان را دارند.

حیاط ما بـه دیوارهایش محدود می‌شود اما باغ آن ها بی انتهاست! با شنیدن حرفهای پسر، زبان مرد بند آمده بود. بعد پسر بچه اضافه کرد : متشکرم پدر، تو بـه من نشان دادی که ما چقدر فقیر هستیم.

فاطمه
فاطمه
آخهی, ماه چه قشنگه, :فکر

حسام
حسام
ببینید ..تقصیر من نیست..استاد داره تعلل می کنه ...پس تحمل کنید :))


♡✓
♡✓
به خنده گفتی :
تنها نبینمت ؛
گفتم :
غم تو مانده و
شب‌ های بی‌ کران با من ...





یاس
یاس
دانشکده اقتصادمون تازه تاسیس
خبر رسید سقفش ریخت یازده دانشجو هم در راه علم جانباز شدن :وای
و اخبار مهمتر
بعد از کشف اراضی چند ده هکتاری ماریجوانا به اسم رساله دکترا
حالا چند هکتاری خشخاش به عنواک زمین اجاره ای دانشکده کشاورزی امحا شد
-خوبم- .
شدیدا معلوم‌کمبود منابع مالی بیداد می کنه:گگگ

صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو