یافتن پست: #792

•┈•✦✿S❤E❤V❤D❤A✿✦•┈•
•┈•✦✿S❤E❤V❤D❤A✿✦•┈•


•┈•✦✿S❤E❤V❤D❤A✿✦•┈•
•┈•✦✿S❤E❤V❤D❤A✿✦•┈•


حضرت@دوست
حضرت@دوست
غروب

کنار لبخند تلخ دختری رویید
در شبستان رویا غزلی به لب نشست
سپید تر از شام های بی تو
به سان گلهای خود روی صحرا قد کشید

آنجا
که صیاد غربت در مرز رنج ها به کمین نشسته بود
در تنگنای بی کسی پایش لغزید
آندم که غروب در دل روز تابید
در گودال از باور ها
دفن گشت


حضرت@دوست
حضرت@دوست
دیشب گله زلفت با@باده همی کردم


حضرت@دوست
حضرت@دوست
با دل ساده @من


قصه مون از جایی شروع شد
که تو منو برای تنهایت می خواستی
حال خرابم برات اصلا مهم نبود

منو تو برزخ میدیدی و کیف می کردی
گوشه ی لبت همش خنده بود و دَم نمیزدی
با خنده بی خودِت همش منو عذاب میدادی
بَسمه دیوار دل عاشقم شکست و چیزی نگو

آه از بی معرفتی تو و قلب نامردِت, عشق آبکی
این دل سربزیر من بی تو خوش بود برای خودش
من عاشق بودم و تو در پی نیرنگ و سوء استفاده از من
این همه از در به دری و غصه و ماتم بَس است

دلت از سنگ است و میخ عشق در دلت فُرور نمیره
بی جهت دلم از تب عشق تو خوش بود برای خودش
هر چی به خودم بَد کردم بَسمه و دور شو از من
آره طاقتم تاب شده از نامردی تو ای سنگ دل
چشمات رو ببند که سرابی جز نیرنگ و نامردی نیست

fatme
fatme





حضرت@دوست
حضرت@دوست
اگر مستی به بوییدن خطا کاری نمی جویی
حریم جرعه ء مستی زنی نوش و کشد زهرم

به الفاظ خوش گویش حقیقت های پنهانی
نمی فهمی حقایق را بدان درویش این شهرم

نوشتم تیز و خیزم زاده ء احساس و بگریزم
که بوی خاک پای تو در این غربت کند مستم

نمی نوشم نمی نوشم شراب شهد شیرین چون
که من مست نسیم از لحظه تصمیم تو هستم


صفحات: 15 16 17 18 19

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو