یافتن پست: #236

حضرت@دوست
حضرت@دوست

فقط یکبار در چشمان یکدیگر نگاه کردیم
دلم لرزید اما نمیدانم که چرا این اتفاق افتاد
اما انقدر نگاهت دوست داشتنی بود
که لبخند به لبم اورد

حضرت@دوست
حضرت@دوست

کاش هر چیزی انقدر ساده اتفاق می افتاد
از هم دور افتادیم و من در هیاهوی ادمها
گم شدم و عصبی
باز ارزو کردم که کاش دوباره در فضای
اروم تو قرار بگیرم

حضرت@دوست
حضرت@دوست

چقدر کمیاب است
این نگاه های ساده و دوست داشتنی
و بی ریا ..
خالی از هرگونه تمسخر و نقاب دروغین

حضرت@دوست
حضرت@دوست

کاش می دانستی که چقدر
نگاهت را دوست داشتم
و ای کاش می دانستی
که چقدر دلم پر است از ای کاش ها

حضرت@دوست
حضرت@دوست

در فکر تو غرق بودم
که شدت وزش باد مرا به خودم اورد
و باز خود را در هیاهو یافتم
کاش تمام نشود راهی که میروم
تا سینمای منظره ها در کنار من نمایش داده شود
و من غرق شوم در دریای ارامش تو

حضرت@دوست
حضرت@دوست

می دانید
این شاید خودکشی خوشایندی است
کاش تن ام هم با من همراه می شد
مانند کسی می شوم که روح اش
از بدن اش جدا می شود
روح به جلو می رود اما تن همانجا می ماند
مانند من .. که قلبم و فکرم به سوی تو میایم
اما جسم لجبازی می کند و همانجا می ماند

حضرت@دوست
حضرت@دوست

راستی باز دوباره
تو به من شور شعر گفتن دادی
کاش میدانستی که برای تو می گویم
دلم میخواهد فریاد بزنم
که گوش کسانی که نمی شوند
از کسانی که ادعای شنیدن دارند
شنوا تر است
چه سخت است که نمی دانی
چه سخت و دردناک

حضرت@دوست
حضرت@دوست
تاریکیِ مُبهَم !


چِنان دَر خود فرو رَفتَم
که هَرگِز بَر نِمی گردَم !!!
که من دَندانِه یِ حَسرَت
هَمان اِدامِه یِ دَردَم !!!

حضرت@دوست
حضرت@دوست
نِمی دانَم کُجا هَستَم ؛
زَمین یا دَر هَوا هَستَم !
نَدارَم دَرکی از لَحظِه .. ؛
زَمان دَر رَفتِه از دَستَم !


حضرت@دوست
حضرت@دوست
دَر این تاریکیِ مُبهَم .. ؛
نِمی بینَم مَسیرَم را ... !
اَسیرِ پَنجِه یِ پوچَم .. ؛
که دَر آوَردِه پیرَم را ... !


حضرت@دوست
حضرت@دوست
مَنَم آغازِ نا فَرجام ... ؛
دَر این تَلخیِ بی پایان !
مَنَم پِنهان , مَنَم پِیدا ..
تَنَم پوشیدِه و عُریان !!!


حضرت@دوست
حضرت@دوست
اَگر زَخمی به دِل دارَم ؛
زِ بی رَحمیِ مَحبوبِه ... !
مَرا آسودِه بُگذارید ... ؛
که این حالِ بَدَم خوبِه !


حضرت@دوست
حضرت@دوست
شکایت دل

دل ناله ازیارکردکه چراچنین خارم کرده ای
یارناله از دلدارکردکه توچنین زارم کرده ای

حضرت@دوست
حضرت@دوست

دلدارگفت: ازبهرچه چنیــن خارگشتـه ای
در پی من خودراچنیــن آواره کــــرده ای

صفحات: 4 5 6 7 8

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو