جانم❤
دلم یک آدمِ غریبه ی امن و آرام می خواهد،
وَ پذیرنده، و شنونده، و پناه دهنده...
کسی که قضاوتم نکند و فقط گوش کند. کنجکاو نشود، بیشتر نپرسد، سرزنش نکند، دلیل نخواهد.
دلم نگاهی بیگانه اما گرم می خواهد
یک دوستیِ عمیق ولی کوتاه
یک همنشینیِ سالم اما بدون ادامه.
یک نفر که انگار مرا از جنگل سرد و تاریکی که در آن گم شده ام نجات بدهد، به کلبه ی دنج و گرم خودش ببرد، برایم چای بریزد و بی آنکه بپرسد چرا و از کجا می آیم، مقابلم بنشیند، حرف های مرا بشنود و شانه های مرا برای تسکین بفِشارد و حالم که خوب شد، نپرسد کجا؟ فقط راه خیابان را نشانم بدهد، در آغوشم بگیرد و برایم آرزوهای خوب کند و از او که دور شدم، احساس کنم خدا را در کالبد یک انسان ملاقات کرده ام که اینقدر آرامم..
ماریا
امروز حسینی دروازه بان استقلال، توی بازی چه غلطی کرده؟ !
کسی کلیپشو دیده؟ !
g.h.o.l.a.m.a.l.i
هر چه بیدار ماندیم نزد ک نزد آقا بزنید دیگه
Dina
من قبل تو هم تنها بودم
ولی تنهاییِ قبل تو کجا و تنهاییِ بعد تو کجا؟!
مهاجر
از دوستان کیا یه زمانی توی شبکه اجتماعی افسران بودن؟
من اومدم نجاتت دادم فرار کردیم باهم؟؟
خوابا من سر و ته ندارن حالا میاد فیلم هندی میسازه
من درستش میکنم فیلم نامه رو نگران نباش