یافتن پست: #چشمت

شامی
شامی
عاقا این تبلیغاتو عوض کنین همش سفیدی مو میاد برام هی سندو سال ادم و به رخ میکشه:-S افسردگی گرفتم:اشک
لب و دندونی ،لوازم ارایشی ای از این چیزا بذارین:D

Maryam
Maryam
از بس که تَرَک بر دلم
انداخته چشمت
لبخندِ من از طایفه‌ی بغضِ انار است ..

حضرت@دوست
حضرت@دوست
ای که روی مه تو

چشمت ای روح و روان کرد زمینگیر مرا
گیسوانت همه شب کرده به ذنجیر مرا


حضرت@دوست
حضرت@دوست
آنچه در آینه ی حسن جمالت دیده ایم{-76-}
ما غلط پنداشته ایم{-73-}

حضرت@دوست
حضرت@دوست


دو چشمت بسان دو نرگس بباغ
مژه تیرگی برده از پر زاغ

شامی
شامی
یکی اون تلویزیون و خاموش کنه:قهقهه


ترنم بانو♥️
ترنم بانو♥️
بدترین نوع جدایی اینه که طرف از چشمت افتاده ها ولی دلت هنوز دوستش داره، اگه میخواید یه نفرو عذاب بدین، عاشقش کنین و با کاراتون از چشمش بیفتین، قشنگ یه مرگ تدریجیه لامصب!

WeT
WeT
گندش بزنن

تب خال 😓😓😓😓

پریا
پریا
مهم نیست که کجا و چجوری زندگی میکنی!
مهم اینه که تو قلبت احساس خوشبختی کنی و
چشمت به زندگی کسی نباشه...

پریا
پریا
زندگی کن به شیوه خودت
با قوانین خودت
با باورها و ایمان قلبی خودت
مردم دلشان می خواهد موضوعی برای گفتگو داشته باشند..
برایشان فرقی نمی کند
چگونه هستی
هر جور که باشی
حرفی برای گفتن دارند...

fatme
fatme
وقتی دعوا میکنم سرم درد میگیره تب میکنم
چ حوصله ای دارن اخه میان بحث میکنن
اینهمه بدبختی ر... ده رو سرمون
میایم مجازی بهتر شیم حمله میکنن ب ادم
این دلقک بازیا چیه خب
ادم نمیدونه بخنده یا عصبی شه

خانوم اِچ
خانوم اِچ

آتشی در سینه دارم شعله ام یکسر ازآن
زنده ازآنم که گردم همچو خاکستر ازآن

مانده درسینه سخنها فرصتِ اقرارنیست
می نویسم بهرِ این بر سینه ی دفتر ازآن

هیچکس از حالِ دل هرگز نپرسیده ولی
این یقین دارم، نباشد حالِ کس بهتر ازآن

خواب بر چشمت مبارک ای ز دردم بیخبر
ایخوشا دَردی که بامن گشته همبستر ازآن

تا به کی فریاد باید، من ز هجرانت کِشَم؟
تا به کی بایست بنشیند به دل خنجر ازآن؟

برده ای از من دلم را تا که دلدارم شوی
بهرِ این باشد که میگویم به تو"دلبر" ازآن

رَسمِ دلداری نباشد بیخبر ماندن ز دوست
بیخبرماندی زحالم، پس نپرس دیگر ازآن

از گُلِ عشقی که بوده حاصلم در باغِ عمر
مانده برگی زرد بر جا و گُلی پَرپَر ازآن

از تو میسوزم ولیکن عالمی در حیرت اند
ازچه شادانم چنین هرلحظه روشنتر ازآن

عشق معنا میشود آنگه که شد عاشق فنا
گِردِ هر شمعی همین خواهد زرّین پَر ازآن

شعله راگیرم گُواهِ عشق، درخود سوزی ام
خود تو مختاری ،کُنی انکار و یا باور ازآن...

صفحات: 12 13 14 15 16

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو