مآه
بوی سرد و شیرینش هنوز آنجا مانده بود و جوانه می زد ؛ مانند حلزونی که خانه ی خود را گم کرده به دور عاشق میگشت و اما معشوق همانجا ایستاده بود ، قدم هایش را می شمارد و غنچه ها را تشویق به رویش میکرد و از پشتِ دیوارِ گناه صدایِ نفس هایش را می بوسید...
حـســـــــام
دو هفته است بابت کاری که باید انجام بده امروز و فردا می کنه...
چرا هیچ وقت یاد نگرفتیم برای دیگران ارزش قائل شیم؟!
برای شخصیتشون برای وقتشون برای انتظارشون؟!!
چرا فکر نمی کنیم حق الناس همین چیزهاست ؟!
هادی
الآن تو کشوری هستیم که
رئیس جمهور (رئیس قوه مجریه ) نداره
رئیس مجلس (رئیس قوه مقننه) نداره
یه استان مهمش استاندار و نماینده رهبر نداره!
ولی همه چی طبق روال و خیلی محکم داره پیش میره جوری که شخص های اوله چندین مملکت هم همزمان میخوان بیان و تو مراسماتش شرکت کنند!
شکر کنید، برای داشته هامون باید شکر گذار باشیم تا خدایی نکرده خدا ازمون نگیرتشون
چند روز پیش این آیه رو دیدم خیلی تکونم داد
خداوند [برای پندِ مردم، در این قرآن] شهری را مَثَل زده است که دارای امنیت و آرامش بود، و رزقِ [اهل] آن از همهجا به فراوانی به آن میرسید، پس در برابر نعمتهای خدا ناسپاسی کردند، نهایتاً خداوند به کیفر اعمالی که همواره مرتکب میشدند بلای گرسنگی و ترسِ فراگیر را به آنان چشانید آیه 112 سوره نحل
ولی تو برنامه م هستش
عااااا
اسم شهر روحذف میزنم
به قول تسنیم جار نزنیم و اینا
خب تا کار جور بشه برو حالشو ببر
میرم دنبال تحصیل بیخیال زندگی و زن و دنیا و فلان