یافتن پست: #پدر
بهار نارنج
دوس دارم برنامه نویسی یاد بگیرم
توو دانشگاه ک چیز بدرد بخور یاد ندادن خیر سرم لیسانس نرم افزارم ولی هیچی از برنامه نویسی بلد نیستم
به نظرتون میتونم؟ و اینکه چقد زمان میبره؟
توو دانشگاه ک چیز بدرد بخور یاد ندادن خیر سرم لیسانس نرم افزارم ولی هیچی از برنامه نویسی بلد نیستم
به نظرتون میتونم؟ و اینکه چقد زمان میبره؟
Tasnim
من همیشه از بازیهای دلبر کوچک با دلبر کوچکتر میفهمم که دلبر کوچک چه معلم بی تربیت و بددهنی داره.
امروز داشتن بازی میکردن دلبر کوچک به دلبر کوچکتر گفت حواست کجاست کودن؟
من :
این حرف رو از کی یاد گرفتی؟
دلبر کوچک: وقتی آدرینا جا میمونه خانوممون بهش میگه کودن
من: حرف قشنگی نیست. دیگه نگو
دلبر کوچکتر: مگه معلما هم حرف بد میزنن
من:
پ.ن: خ.ب آموزش و پرورش
امروز داشتن بازی میکردن دلبر کوچک به دلبر کوچکتر گفت حواست کجاست کودن؟
من :
این حرف رو از کی یاد گرفتی؟ دلبر کوچک: وقتی آدرینا جا میمونه خانوممون بهش میگه کودن
من: حرف قشنگی نیست. دیگه نگو
دلبر کوچکتر: مگه معلما هم حرف بد میزنن
من:
پ.ن: خ.ب آموزش و پرورش
·
یاس
خواستم نگم
ولی به قول دوستم
وطیفه اخلاقی بگم
اولش @hadi
بیشترین شناخت به من و پدرم داره و میدونه بابام چطور ادمی بوده
سرمایه دار ال بل نبود ولی قد حاج فلانی کله گند شهر معروف بود به مستجاب الدعوه بودن کسی مریضی داشت پدر میبرد براش قربانی دبح کنه
اواخر که نمیتونست و ترس حرام شدن بود نمیرفتن
باز چاقو میاوردن در خونه و از بابام میخواستن دعا بکنه
و حرف هایی که در مورد من اینده ام بهم می گفت رویاهای صادقه شون
و اما
دیروز که رفتم رای
من همیشه رای مجلس و شورا سفید مینداختم
دیروز یادم افتاد بابام همیشه اول صبح اول رای میداد
بعد برمیگشت سر راه نون میگرفت
می اومد ما رو هم بیدار میکرد صبحونه بخوریم بریم رای
به نیابت پدرم
و سلامتی مامانم قدم هام و رای رو نذر کردم
و الان یادم افتاد چرا دیشب بابا مهمون من بود
این رای دادن کار کوچیکی نبود
و به دست بابام رسید
ان شاالله
برام برا چندمین بار اثبات شد ؛
جدای از تمام کاستی ها و مشکلات و فسادها
این انقلاب صاحب داره پاش خون های مقدسی ریخته شده
دشمن شادش نکنیم
ولی به قول دوستم
وطیفه اخلاقی بگم
اولش @hadi
بیشترین شناخت به من و پدرم داره و میدونه بابام چطور ادمی بوده
سرمایه دار ال بل نبود ولی قد حاج فلانی کله گند شهر معروف بود به مستجاب الدعوه بودن کسی مریضی داشت پدر میبرد براش قربانی دبح کنه
اواخر که نمیتونست و ترس حرام شدن بود نمیرفتن
باز چاقو میاوردن در خونه و از بابام میخواستن دعا بکنه
و حرف هایی که در مورد من اینده ام بهم می گفت رویاهای صادقه شون
و اما
دیروز که رفتم رای
من همیشه رای مجلس و شورا سفید مینداختم
دیروز یادم افتاد بابام همیشه اول صبح اول رای میداد
بعد برمیگشت سر راه نون میگرفت
می اومد ما رو هم بیدار میکرد صبحونه بخوریم بریم رای
به نیابت پدرم
و سلامتی مامانم قدم هام و رای رو نذر کردم
و الان یادم افتاد چرا دیشب بابا مهمون من بود
این رای دادن کار کوچیکی نبود
و به دست بابام رسید
ان شاالله
برام برا چندمین بار اثبات شد ؛
جدای از تمام کاستی ها و مشکلات و فسادها
این انقلاب صاحب داره پاش خون های مقدسی ریخته شده
دشمن شادش نکنیم
...
💢 #هر_روز_یک_حکایت
روزی اسکندر از ارسطو خواست
تا او را پندي دهد.
ارسطو نوشت: هر باکرامتی،
به گذشت روزگار، کهنگی پذیرد
و یاد آن بمیرد،
مگر آن یاد نیکی که از او
به دل ها راه یافته است
و از پدران به پسران رسد.
روزی اسکندر از ارسطو خواست
تا او را پندي دهد.
ارسطو نوشت: هر باکرامتی،
به گذشت روزگار، کهنگی پذیرد
و یاد آن بمیرد،
مگر آن یاد نیکی که از او
به دل ها راه یافته است
و از پدران به پسران رسد.
.gif ":پدرام"){kind=icon}
Elham 👩👧👦
من از همی الان تصمیم گرفدم تا کارامو نکنم (اونگدی ک خودم از خودم رازی شم ) ب شبکه های اجتماعی و مجازی دخول نکنم.. پ دیدار ب قیامت
donya 👩👧👦
من برم بخوابم سروصدا نکنیدا
از دیروز همه ی تلاشهام برا خواب بی نتیجه مونده و سردرد شدید دارم
از دیروز همه ی تلاشهام برا خواب بی نتیجه مونده و سردرد شدید دارم
.gif ":دماغ"){kind=icon}
.gif ":پاره"){kind=icon}
.gif ":وت"){kind=icon}
درسته افرین
ادامه شم بگو
بریم گلخونه رها دلم براش ی ذره شده
بگیریم یه دل سیر نظارش بکنیم
ارهههه
منم مبام قلیون هم میارم
