یافتن پست: #نازنین

LOEY♡
LOEY♡
بوخودا از بیکاری پوسیدم:گگگ:گگگ:گگگ
:|
اسم:الهه
فامیل:فضولی؟ ب...:دی
داداش؟: دارم ولی ازش خوشم نمیاد
آجی:ندارم ولی دوست داشتم داشته باشم(:
بابا؟: دیونه دارم:مشکوک
مامان؟: یکی:سوت:/
عشق؟: والا یکی هس ن میخوامش ن فراموش میشه لامصب..گرفته مارو..:حلما
دوست؟: دارم(:
اسماشون؟: مهتاب،زینب،فاطمه،سحر،ساناز،آیدا ،مبینا،نازنین،و...:الهه
سن؟:تازه رفتم 17:خجالت
قد؟:158:دی
وزن؟: فضولی؟:/
پایه؟:دهم
رشته؟:انسانی:دی:لاو
ظاهرم؟: تعریف از خود نباشه بم میگن بانمک:خجالت..ولی دماغم ب ی عمل نیاز دارع:حلما
اخلاق؟: بقیه باس بگن ..اما سعی میکنم با طرف خوب باشم ...ب نظر خودم کم عصبانی میشم اما خب وقتی ک بشم خودم از خودم بدم میاد....جو زده میشم یهو ک نمونش همون المپیاده....لج میکنم بعضی وقتا....بیشتر وختا نیشم بسی زیبام بازه :دی:خجالت
ملقب به؟: زیاده خو....جیغ جیغو...خاله ریزه...الهه پلنگ...استیل البرز:/....پر حرف...الی...عشق بابا...مایه عذاب مامان...بدترین خواهر دنیا...
تیپم؟:چادر سرم میکنم اما زیر چادر همیشه اسپرت:دی
خصوصیت :جیغا و زبونم همه جا فعاله اما ن جلو ی پسر غریبه اونم تو واقعیت(:
تموم شد:دی

wolf
wolf
آدم های صبور یه خصوصیت عجیب دارن ... بی نهایت لبخند می زنن ...
این لبخند شاید تو نگاه اول حس گذشت بده ... اینکه «هر زخمی زدی ، هر‌ چیزی که گفتی فدای سرت ... من فراموش می کنم »...
ولی آدم های صبور هیچوقت هیچ چیزی رو فراموش نمی کنن ... زخمارو می شمارن ... حرفارو مرور می کنن و همچنان لبخند می زنن ‌...
یه روز که صبوری دیگه جواب نداد ، با همون لبخند تو یه چشم بهم زدن برای همیشه فراموشت می کنن ... انگار که هیچوقت تو زندگیشون نبودی ...
آدم های صبور تا یه جایی میگن فدای سرت...

wolf
wolf
نازنین آمد و دستی به دل ما زد و رفت

پرده ی خلوت این غمکده بالا زد و رفت



کنج تنهایی ما را به خیالی خوش کرد

خواب خورشید به چشم شب یلدا زد و رفت



درد بی عشقی ما دید و دریغش آمد

آتش شوق درین جان شکیبا زد و رفت



خرمن سوخته ی ما به چه کارش می خورد

که چو برق آمد و در خشک و تر ما زد و رفت



رفت و از گریه ی توفانی ام اندیشه نکرد

چه دلی داشت خدایا که به دریا زد و رفت



بود آیا که ز دیوانه ی خود یاد کند

آن که زنجیر به پای دل شیدا زد و رفت



سایه آن چشم سیه با تو چه می گفت که دوش

عقل فریاد برآورد و به صحرا زد و رفت



هوشنگ ابتهاج

LOEY♡
LOEY♡
خدا ادمو بیکار نکنه ک ازین کارا بکنه:خسته زینب»»제 나브:دی زهرا»»자 흐라:دی نازنین»»나자 닌:دی فاطی»»파티마:دی رکسانا»»록 사나:دی
گمشده»»잃어버린:خنده

LOEY♡
LOEY♡
آدمیزاد سختشه که بگه "به من توجه کن". برای همین قیل و قال راه میندازه. عصبی میشه. داد میزنه. قهر میکنه. فرار میکنه. با خودش و زمین و زمان لج میکنه. برای اینکه به چشم بیاد. برای اینکه دیده شه!
تو فقط میبینی که چشماشو میبنده و داد میزنه و هیچی نمیشنوه؛ اون داره میپره و دستاشو تکون میده و میگه "هی! من اینجام! ببین منو!"
داره میگه "به من توجه کن."

و میدونی چقدر درموندست این جمله؟ سراسر استیصاله. و وقتی به زبون بیاد؛ اگه به زبون بیاد؛ دیگه گفتن و نگفتنش، فرقی نداره.



wolf
wolf
یک دقیقه زل زدن در چشم زیبایِ تو چند ؟
افتخارِ دیدن روی فریبایِ تو چند ؟
.
حال چون آرامشت سهم کسی غیرِ من است
هم نشینی با فراق وحشت افزای تو چند ؟
.
در شمال شهر عشقت زندگی رویایی است
گوشه یِ پرتِ جنوبِ شهرِ دنیای تو چند ؟
.
بهره برداری ز مهرت حق از ما بهتران
حسرتِ آغوش گرم و ماهِ سیمای تو چند؟
.
ذوق شعر آنچنانی نیست در فهرست من
عشق بازی در خیالت با تمنای تو چند؟
.
مِهر در کانون گرم خانواده سهم تو
شب نشینی در تگرگِ سختِ سرمای تو چند ؟
.
خنده در مهتاب و نور ماه ارزانی تو
گریه در یک گوشه با حس تماشای تو چند؟
.
زیرکی در عاشقی را من نخواهم خواستن
کند ذهنی در جواب یک معمای تو چند ؟
.
نازنین ، خوش قد و بالا ، مهربانی مال تو
یک نگاهِ مهربان بر قد و بالای تو چند ؟
.
قدرت من در خرید "دوستت دارم " کم است
طعنه های سرد و نفرین های دعوای تو چند؟
.
جشن در ویلایِ ساحل آنقدر جذاب نیست
مرگ در دلتنگیِ غمگین دریایِ تو چند ؟


جواد مـزنـگــی{-118-}{-118-}{-118-}{-118-}{-118-}

wolf
wolf
کامنت اول{-15-}{-62-}{-33-}{-33-}{-33-}{-33-}

iraj
iraj
عاشقانه هایم برای تو
تنها نمونه ای ست برای پیش تماشا

نسخهٔ کامل

مشتمل بر هزار و یک ورق شهرزاد قصه گوست

در قلب هزار و یک شب من

سکوت شب
سکوت شب
میروی اما خودت هم خوب میدانی عزیز

میکنی گاهی فراموشم ولی انکار نه...

سخت میگیری به من با این همه از دسته تو

میشوم دلگیر شاید نازنین بیزار نه...

wolf
wolf
بیا بیدار و بی تابم ، دلم آغوش می خواهد

مرا محصور کن در خود ، تنم تن پوش می خواهد



ببین دستان سردم را ، بپرس احوال قلبم را

ببوس امشب لبانم را ، که او هم نوش می خواهد



نگاهی کن به چشمانم ، بکش دستی به موهایم

فدای شانه های تو ، سر من دوش می خواهد

دلت را با دل تنگم ، یکی کن مهربان من

که حسرت های دیرینه کمی پاپوش می خواهد



اگر پر حرف و پر دردم ، غم عشق تو سنگین است

نگو ای نازنین این زن ، فقط یک گوش می خواهد



من از ابراز احساسم ، نباید دست بردارم

اگرچه چشم ظاهربین ، مرا خاموش می خواهد



مرضیه خدیر

سکوت شب
سکوت شب
ترنم باران را نصار چشمانت می کنم نازنینم
تا شبنمی شود بر سرخی گونه هایت
و داغی بوسه ام را به پیشانی ات به یادگار می گذارم
و دست نوازشم را به موهایت هدیه می کنم
که تا عمر داری مرا از خاطر نبری …

0
0
تو دیونه رفتی یه شب بی نشونه

تو خواستی که قلبم پریشون بمونه

واست گریه ی من دیگه بی امونه

دل از درد عشقم یه دریای خونه

می خوام با تو باشم . می خوام با تو باشم هنوز عاشقونه

ولی نازنینم . چگونه چگونه . چگونه چگونه

من از سبزه سبزم .ولی خسته خسته

من از شهر عشقم .ولی دل شکسته

می گفتم یه ابری . یه هم رنگ بارون

یه بارون رحمت . واسه سبزه زارون

می خوام با تو باشم . می خوام با تو باشم هنوز عاشقونه

ولی نازنینم . چگونه چگونه . چگونه چگونه [ لینک]




زهرا
زهرا
@nazi
سلام خوشومدی:قلب

wolf
wolf
پیام روز:

"""آدم های مغرور دو دسته اند:
مغرور خوب و مغرور بد.

مغرور خوب هیچ وقت تو هیچ چیز جلو نمیره،اما اگه جلو بری و ازت محبت ببینه چند برابر بهت محبت می کنه...

اما مغرور بد هر چه بیشتر بهش محبت کنی و علاقتو بهش
ثابت کنی غرورش پررنگ تر میشه و دست تو دست غرور
میزاره و باهاش می‌ره و ازت دور میشه؛
و جواب محبتهاتو با سردی میده!

گاهی باید قبول کنیم برای داشتن حال خوب باید از
دوست داشتن دسته دوم دست برداریم.
دوست داشتن آدم هایی که غرورشان اولویت‌شان است
آزاردهندست...
و هر چه بیشتر دوستش داشته باشی بیشتر اذیت میشی و ضربه میخو ی!
«عشق و خوشبختی غرور فراموش شده می خواهد!»"""
:اشک:اشک:اشک:اشک:اشک


wolf
wolf
اگر خریدنی بود می خریدم
آمدنت را
به جان!{-118-}{-118-}{-118-}{-118-}{-118-}

صفحات: 15 16 17 18 19

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو