خونه مون بودم پیش مامان تو پذیرایی
بابااز در اومد برا فروش کلی وسیله خریده بود
ولی یادم بود اون مغازه دیگه براما نبود و سه بار اجاره دادن
گفتم خب اینا کجا بفروشی سه سال پیش مغازه پس دادی الانم دست یه قهوه فروش
گفت می دونم ازش پس گرفتم
بابارفت اتاقش
مامان گفت دعا کن اینبار بایات نمیره کارا و فکرایی برامون داره دعا کن همیشه باشه
میخواد خونه بفروشه بریم خونه بهتری
ولی مامان من دلم نمی خواد من این خونه و خاطراتش دوست دارم سه سال نیستید و مستاجرم میخوام همین جا باشیم 🥲
#میخوام_بخوابم
تربیتش هم به خودم ربط داره
قانع شدم با ی ذره...
ولی چشای این بچه سبزه گریه کنه تغییر رنگ. بده میترشه میمونه دستتونا گفته باشم
همون بمونه پیشم
کجا بره
همین الان ترشیدم خیالتون جمع😂🤣