یافتن پست: #مولانا

حضرت@دوست
حضرت@دوست
تو حافظ، شمس،مولانا، تو بیدل، صائب و خیام

که زانو می‌زند هرروز و شب در آستانت شعر

حضرت@دوست
حضرت@دوست
"عشق چرخی است که بر محور تن می چرخد / مثل یاد تو که دور سر من می چرخد"
در زمان مجنون خوبان بودند از لیلی خوبتر، اما محبوب ِ مجنون نبودند. مجنون را می گفتند که از لیلی خوبترانند؛ بر تو بیاریم. او می گفت که آخر من لیلی را به صورت دوست نمی دارم و لیلی صورت نیست. لیلی به دست من همچون جامی است. من از آن جام شراب می نوشم. پس من عاشق شرابم که از او می نوشم و شما را نظر بر قدح است، از شراب آگاه نیستید. اگر مرا قدح زرین بود مرصّع به جوهر و درو سرکه باشد یا غیر شراب چیز دیگری باشد، مرا آن به چه کار آید؟ کدوی کهنه شکسته که درو شراب باشد به نزد من بِه از آن قدح و از صد چنان قدح. این را عشقی و شوقی باید تا شراب را از قدح بشناسد. همچنانکه آن گرسنه ده روز چیزی نخورده است، و سیری به روز پنج بار خورده است. هر دو در نان نظر می کنند. آن سیر صورت نان می بیند . گرسنه صورت جان می بیند. زیرا این نان همچون قدح است و لذت آن همچون شراب است در وی، و آن شراب جز به نظر اشتها و شوق نتوان دیدن. اکنون اشتها و شوق حاصل کن تا صورت بین نباشی و در کون و مکان همه معشوق بینی./" فیه ما فیه / مولانا"

حضرت@دوست
حضرت@دوست
خاطره های تلخت
هر شب مرا
به رگبار می بندند…
اما
هنوز نبض عشقت می زند !
به من بگو
چقدر یک نفر می تواند
هرشب
به قلب خودش شلیک کند
و صبح ، دوباره
دوست داشتن ات را
از سر شروع کند؟؟!!
بقول مولانا
دانه تویی دام تویی باده تویی جام تویی
پخته تویی خام تویی خام بمگذار مرا

حضرت@دوست
حضرت@دوست
/"مولانا"
در هوس خیال او همچو خیال گشته ام/اوست گرفته شهر دل من به کجا سفر برم؟
عشق، تنهایی را نمی‌زُداید، هویدا می‌کند.

برای فرار از تنهایی به دامان عشق پناه می‌بریم و همین عشق، ابعاد پنهان و کمتردیده‌‌شده‌ی تنهایی‌مان را رو می‌کند.

با این حال، همه‌ی انسان‌ها به نوعی نیازمند «ربوده شدن» هستند. اینکه کسی، چیزی، آنها را از خودشان دور کند، از خودشان برباید. کریستین بوبن می‌گوید: «ما همه از این رنج می‌بریم که به اندازه‌ی کافی ربوده نشده‌ایم.»


دانلود موزیک



حضرت@دوست
حضرت@دوست
عشق=تنهایی
گر چه عشق، مرهم تنهایی است و خستگی و درماندگی ناشی از دویدن در برهوت تنهایی را التیامی می‌بخشد، اما خودِ عشق، ضرورت تنهایی را نیز فراچشم می‌آورد. گویا آدم‌هایی که در خویشتن به قدر کافی خلوت نکرده‌اند و طعم گس تنهایی را به خوبی نچشیده‌اند، غنای کافی برای یک تجربه‌ی عاشقانه‌ی سرشار ندارند. اما این ارتباط دوسویه است. عشق نیز ما را قادر به کشف تنهایی‌مان می‌کند، کشف ابعادی از مساحت تنهایی‌مان که پیشتر، پیدا نبوده است.
«بر عکس همه‌ی آدمها که فکر می‌کنن آدم عاشق میشه تا تنهایی‌اش رو پُر کنه، من فکر می‌کنم آدما عاشق می‌شن تا تنهاییشونُ بزرگتر کنن!»(همه می‌گویند دوستت دارم}
مولانا می فرماید ......
چون خیال تو درآید به دلم رقص کنان/ چه خیالات دگر مست درآید به میان/ سخنم مست و دلم مست و خیالات تو مست/ همه در همدگر افتاده و در هم نگران/ "

حضرت@دوست
حضرت@دوست
* به غیر عشق آواز دُهُل بود/ هر آوازی که در عالم شنیدم/"مولانا"

حضرت@دوست
حضرت@دوست
العینُ الّتی تمتلئُ بِک

لن تَنظُرَ لِغَیرِک

حاضراً کنتَ أم غائباً

***********************

چشمی که از تو لبریز شود

هرگز به دیگری نگاه نمی کند

خواه تو حاضر باشی یا غایب

++ مولانا در همین مضمون می گوید: چون نگرم به غیر تو؟ ای به دو دیده سیر تو/ خاصه که در دو دیده شد نور تو پاسبان من


دانلود موزیک



حضرت@دوست
حضرت@دوست
نامه مجنون
* مجنون خواست که پیش لیلی نامه نویسد قلم در دست گرفت و این بیت گفت:

خیالُکِ فی عَینی/ وَ إسمُکِ فی فَمی/ وَ ذِکرُکِ فی قلبی إلی أین أَکتُبُ؟

خیال تو مقیم چشم من است/ و نام تو از زبان خالی نیست/ و ذکر تو در صمیم جان جای دارد/ پس نامه پیش کی نویسم؟
چون تو در این محل ها می گردی قلم بشکست و کاغذ بدرید/ " فیه ما فیه - مولانا"

حضرت@دوست
حضرت@دوست
العینُ الّتی تمتلئُ بِک

لن تَنظُرَ لِغَیرِک

حاضراً کنتَ أم غائباً

***********************

چشمی که از تو لبریز شود

هرگز به دیگری نگاه نمی کند

خواه تو حاضر باشی یا غایب

++ مولانا در همین مضمون می گوید: چون نگرم به غیر تو؟ ای به دو دیده سیر تو/ خاصه که در دو دیده شد نور تو پاسبان من

wolf
wolf
غیر رویت هر چه بینم
نور چشمم کم شود ...

هر کسی را ره مده
ای پرده مژگان من ...

[مولانا]

wolf
wolf
سنگْ شِکاف می‌کند در هَوَس لقای تو
جان پر و بال می‌زند در طَرَب هوای تو ...




wolf
wolf
میان پرواز تا پرتاب
تفاوت از زمین تا آسمان است.
پرواز که کنی، آنجا میرسی که خودت می‌خواهی .

پرتابت که کنند ،
آنجا می‌روی که آنان می‌خواهند .

پرواز را بیاموزیم...!



milad
milad
میدونی حضرت مولانا چی میگه ؟
در مجلس سلطان بشکستم جامش
تا جنگ شود بشنوم آن دشنامش
والله که چنان فتاده ام در دامش
کز پخته او نمی شناسم خامش

صفحات: 13 14 15 16 17

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو