یافتن پست: #موفق

Tasnim
Tasnim
فک کن با بچه ای که تب داره دارو خورده با حال خراب خودت در حالی داری میری خونه مادرپدرت که فرداصبح بری قم امتحانی رو بدی که تا این لحظه هیچی نخوندی و بچه بزرگتر اصرار داره همه اسامی کوچه ها و مغازه ها رو بخونه و ازت تایید بگیره و خاطره های مدرسه ش رو تعریف کنه و بچه کوچیک مریض توو ماشین خوابش برد

ܝܿܝܸܩܙ
ܝܿܝܸܩܙ




پ.ن: کامنت نذارید.

korosh
korosh
هرکی میتونه با ناراحتیای دیگران همدردی کنه، اما خوشحال شدن برای موفقیت دیگران ذات خیلی پاکی میخواد.....👍

هادی
هادی
چجوری دعا می کنید؟

مثلا من یه تسبیح برمیدارم دونه دونه مسائل رو یادم میندازم میگم خدایا اینجوری کن خدایا اونجوری کن خدایا اینجوری نکنی اونجوری میشه هاااا :خخخ

یاس
یاس
سلام اقا امروز روز مهم و سختی
دعاهاتون روانه کنید ساعت ۱۱ تا ۱۱.۵
تا شادی هاتان جبران بنمایم و اینا :-s
عه قربون دهنتون
ببینم چه می کنید :دعا

رها
رها
یجا خوندم نوشته بود که :

سیاره ی ما دیگر نیازی به آدم‌های موفق ندارد!

این سیاره به شدت نیازمندِ افرادِ صلح جو،

درمانگر، ناجی، قصه گو و عاشق است!



..
..
روزى کشاورزى متوجه شد ساعت طلاى ميراث خانوادگى اش را در انبار علوفه گم کرده. بعد از آنکه در ميان علوفه بسيار جستجو کرد و آن را نيافت از گروهي کودک که بيرون انبار مشغول بازي بودند کمک خواست و وعده داد هرکس آنرا پيدا کند جايزه ميگيرد. به محض اينکه اسم جايزه برده شد کودکان به درون انبار هجوم بردند و تمام کپه هاى علوفه را گشتند اما بازهم ساعت پيدا نشد.همينکه کودکان نااميد از انبار خارج شدند پسرکى نزد کشاورز آمد و از او خواست فرصتيى ديگر به او بدهد. کشاورز نگاهى به او انداخت. کودک مصممی به نظر میرسید. باخود اندیشید: چرا که نه!. پس کودک به تنهايى درون انبار رفت و بعد از مدتى به همراه ساعت از انبار خارج شد. کشاورز شادمان و متحير از او پرسيد چگونه موفق شدى درحاليکه بقيه کودکان نتوانستند؟ کودک پاسخ داد: من کار زيادى نکردم، فقط آرام روى زمين نشستم و در سکوت کامل گوش دادم تا صداى تيک تاک ساعت را شنيدم. به سمتش حرکت کردم و آنرا يافتم! "ذهن وقتى در آرامش است بهتر از ذهن پرمشغله کار ميکند. هرروز اجازه دهيد ذهن شما اندکى آرامش يابد تا ببينيد چطور بايد زندگى خود را آنگونه که مى خواهيد سروسامان دهيد".

fatme
fatme
بلاخره رفتم خونمون بعد چارماه:گوگولی

aliaga
aliaga
نماز میخونید؟؟؟؟:فکر

مهاجر
مهاجر
کاش یکی بود برامنم‌جوراب میخرید امان از تجرد امان از سینگلی امان از تنهایی{-118-}

마흐디에
마흐디에
این عید رو به همه دوستان گرامی
و روز مرد رو
به همه عمو ها و داداش ها و
عمو داداش هادی تبریک میگم😁🎉

ماریا
ماریا
سلام{-35-}

aliaga
aliaga
@ali12 سلام یا اخوی

Tasnim
Tasnim
به یه موفقیتی رسیدم که نمیتونم برای صمیمی ترین دوستم توضیح بدم. چون میترسم دلش بسوزه.
ولی فشار داره بهم میاد باید بهش توضیح بدم

aliaga
aliaga
@sara-a ببین کی اینجاس :فکر


خانم دکتر تقلبی:خخخ

صفحات: 3 4 5 6 7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو