یافتن پست: #مرگ

مآه
مآه

بيا تا علف هاي هرزه بكاريم
اگر مرگ گل هاي مريم مهم نيست

مآه
مآه
از کدام آغوش به تو می‌شود رسید؟
مرگ؟
زندگی؟
خواب؟
حرفی بزن!
دارم تمام می‌شوم...

محسن
محسن
در زمان حضرت موسے (ع) پسر مغروری بود که دختر ثروتمندی گرفتہ بود
عروس مخالف مادر شوهـر خود بود... پسر به اصرار عروس مجبور شد مادر پیر خود را بر ڪول گرفتہ بالای کوهـے ببرد
تا مادر را گرگ بخورد...
مادر پیر خود را بالای ڪوہ رساند چشم در چشم مادر ڪرد و اشڪ چشم مادر را دید و سریع برگشت

به موسے (ع) ندا آمد برو در فلان ڪوہ مهـر مادر را نگاہ ڪن... مادر با چشمانی اشڪ ‌بار و دستانے لرزان
دست بہ دعا برداشت
و می‌گفت: خدایا...!
ای خالق هـستے...!
من عمر خود را کرده ام و برای مرگ حاضرم
فرزندم جوان است و تازه داماد تو را بہ بزرگی‌ات قسم می‌دهـم... پسرم را در مسیر برگشت بہ خانه اش از شر گرگ در امان دار ڪہ او تنهـاست...
ندا آمد: ای موسے(ع)...!
مهـر مادر را می‌بینے...؟
با این‌که جفا دیدہ ولے وفا می‌کند... بدان من نسبت به بندگانم از این پیر‌زن نسبت به پسرش مهـربان‌ترم...!!!

مُهاجِر
مُهاجِر
۱۰ میلیون همستر دارم 😎
همه تونو میخوام یه جا بخرم
فقط قیمت چند
اصلا ولش کن قیمتو
چک سفید امضا میدم
هی هادی یه دو میلیارد چک بهت میدم آتیشش بزن باهم گرم شیم .
هی الهام خانم یه ماشین برات میخرم ببر بندازش تو دره باهم بخندیم
هی علی آقا ده تا رستوران برات میزنم همه شونو آتیش بزن حال کنیم
هی زد ۱۱۰ سی چهل واحد آپارتمان تو زعفرانیه میزنم بنامت ۱۰ ۱۵ تاهم ویلا تو لواسان برو آتیش بزن حال کن

m
m
نوشته گول هیچ مردی رو نخور
همشون عین همن.

ای بابا دیگه گولم نمی تونم بخورم

m
m
من وقتی عصبی ام

خانوم اِچ
خانوم اِچ
امشب تو کوچه بغلیمون یه انفجار رخ داد ک خیلیبد بود انگار بمب ترکید
رفتیم دیدیم فهمیدیم ک ینفر میخواسته خودکشی کنه 😑😑😑گازو باز کرده
کل ۴طبقه رف رو هوا
بابا درست خودکشی کنید شیشه های همه خونه ها ریخت از شدت صداش 🥺🥺🥺۳نفرم زیر اوار بودن دیگ ما مهمون داشتیم اومدیم خونه بقیشو نفهمیدم

خانوم اِچ
خانوم اِچ
گاهی به اخرین پیراهنم فکر میکنم
که مرگ در ان رخ میدهد : )

마흐디에
마흐디에
کوتاه ترین دوره حاکمیت برای کدوم پادشاه ایرانه؟

یاس
یاس
جوری قلبم تیر می کشه
اکه مردم
هادی میدونه کی قاتلمه
نون هم ندارم -هادی-
دم مرگی هم فقر ول کن نی بیا :یاس

یاس
یاس
بگم حالم بده
یا خودتون میدونید
خیلی بده
:هعی

مآه
مآه
تاثير بعضيا توی زندگی آدم، بيشتر از يه اسمه، بيشتر
از مدت حضورشونه؛ انقدر زياد كه يه روز به خودت
ميای و می بينی، همه ی فكر و ذكرت شده يه نفر!
شايد اون يه نفر، هيچوقت نفهمه كه باعث چه
تناقضی توی زندگيت شده، اما تو می دونی كه اون،
تنها دليل تنهاييت بوده و تو، توی همه ی تنهايیات
به اون پناه بردی و خاطره گرفتی!
آدما، با آرزوهاشون به دنيا ميان، با خاطره هاشون
می ميرن و کاش، آخرين خاطره ای كه قبل از مرگ
به ياد ميارم، تو باشی...

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
از کاسبی پرسیدند:
چگونه دراین کوچه پرت و بی عابرکسب روزی میکنی؟
گفت:آن خدایی که فرشته مرگش
مرا در هرسوراخی که باشم پیدامیکند
چگونه فرشته روزیش مراگم میکند

مآه
مآه
زنده ماندن ، سرما بود، یک زمستان
یک انجماد، امضایِ مرگِ پاییز ...

Elham
Elham 👩‍👧‍👦
هادی کجاس امروز؟:-؟
@hadi

صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو