یافتن پست: #قلبی

ترنم بانو♥️
ترنم بانو♥️
با یقین آمده بودیم
مردد رفتیم!!

شامی
شامی
چنتایی که بلد بودم و بزنم تا روزانه بهش اضافه کنیم:D
: دست > :دست
: تشویق > :تشویق
: شاد > :شاد
: قهر > :قهر
: خنده > :خنده
: گریه > :گریه
: قهقهه > :قهقهه
= )) > =))
: ( > :(
: پی > :پی
: زبون > :زبون
: بغل > :بغل
: رقص > :رقص
: لرز > :لرز
: اه > :اه
: دعوا > :دعوا
: کتک > :کتک
: عینک > :عینک
: دعا > :دعا
: جارو > :جارو
: گل > :گل
: سوال > :سوال
: فکر > :فکر
: تعجب > :تعجب
: بزن قدش > :بزن قدش
: اوکی > :اوکی
: بای > :بای
: لاو >:لاو
: قلب > :قلب
: بوس > :بوس
: دروغ > :دروغ
: خواب > :خواب
: سوت > :سوت
: تعظیم > :تعظیم
: سکوت > :سکوت
: سلام > :سلام
: بی دندون > :بی دندون
: عصبانی > :عصبانی
: داد > :داد
: فریاد > :فریاد
: چشم > :چشم
: چای > :چای
: توجه > :توجه
: سرد > :سرد
: شمع > :شمع
: جیغ > :جیغ
: اسکلت > :اسکلت
: خمیازه > :خمیازه
: گیتار > :گیتار
: غذا > :غذا
: کیک > :کیک

ترنم بانو♥️
ترنم بانو♥️
این قلب سرد من
همیشه برف روشه،،،

حضرت@دوست
حضرت@دوست
تو می‌مانی


نمی‌میرد دلی کز عشق می‌گوید
و دستانی که در قلبی، نهال مهر می‌کارد


حضرت@دوست
حضرت@دوست
نمی‌خوابد دو چشم عاشق نور و طلوع روشن فردا
و خاموشی ندارد، آن لبان آشنا، با ذکر خوبی‌ها
نخواهد مُرد آن قلبی که در آن عشق جاوید است


Bardia
Bardia
از نظر ⁩⁦ روانشناسی⁩سندروم قلب شکسته یا کاردیومیوپاتی، یک بیماری موقت قلبی‌عه که در اثر شرایط استرس زا، اضطراب و احساسات شدید مثل مرگ عزیزان، تصادف یا جدا شدن از معشوق و ‌‌.. رخ میده، افراد مبتلا ممکنه ناگهان درد شدیدی در قفسه‌ی سینه‌ی خودشون احساس کنن

حضرت@دوست
حضرت@دوست
چرا آتش زدي در خانه دل ؟


نسیم
نسیم
ادامه داستان امتحان عشق
هر نامه همچون دانه ای بود که بر خاک قلبی حاصلخیز فرو می افتاد و به تدریج عشق شروع به جوانه زدن کرد .
” جان ” درخواست عکس کرد ولی با مخالفت ” میس هالیس ” روبه رو شد .
به نظر هالیس اگر ” جان ” قلبا به او توجه داشت دیگر شکل ظاهری اش نمی توانست برای او چندان با اهمیت باشد .
ولی سرانجام روز بازگشت ” جان ” فرارسید آن ها قرار نخستین ملاقات خود را گذاشتند : ۷ بعد الظهر در ایستگاه مرکزی نیویورک .
هالیس نوشته بود : تو مرا خواهی شناخت از روی گل سرخی که بر کلاهم خواهم گذاشت .
بنابراین راس ساعت ۷ بعدالظهر ” جان ” به دنبال دختری می گشت که
قلبش را سخت دوست می داشت اما چهره اش را هرگز ندیده بود .
ادامه ماجرا را از زبان خود جان بشنوید :
” زن جوانی داشت به سمت من می‌آمد, بلند قامت و خوش اندام
موهای طلایی‌اش در حلقه‌های زیبا کنار گوش‌های ظریفش جمع شده بود
چشمان آبی رنگش به رنگ آبی گل ها بود
و در لباس سبز روشنش به بهاری می مانست که جان گرفته باشد

fatme
fatme
هرکی حلش کنه تا دوروز پست میزارم تگش میکنم😐😹
هرکی ام تقلبی کنه نمیبخشمش اون دنیا جواب پس بده😐

صفحات: 12 13 14 15 16

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو