یافتن پست: #فاضل

Bahar
Bahar
بی قرار توام و در دل تنگم گله‌هاست
آه بی‌ تاب شدن، عادت کم حوصله‌ هاست
همچو عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله‌ هاست
آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد
بال وقتی قفس پرزدن چلچله‌ هاست
بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزله‌ هاست
باز می‌ پرسمت از مساله دوری و عشق
و سکوت تو جواب همه مساله‌ هاست!

wolf
wolf
من که جز هم‌نفسی با تو ندارم هوسی
با وجود تو چرا دل بسپارم به کسی...

زنده ام بی تو و شرمنده ام از خود هرچند
که دمی از سر رغبت نکشیدم نفسی...

ناامیدم مکن از صبر و بگو می‌آید
عادل ظلم ستیزی، ملک دادرسی...

به کجا پَر بکشد در هوس آزادی
آنکه از بال و پرش ساخته باشد قفسی...

من کسی جز تو ندارم که به دادم برسد
می‌توانی مگر ای عشق به دادم نرسی...!



wolf
wolf
اگرچه هم قدم گردباد می گردم
دمی نرفته ز یادم که کمتر از گردم...

چرا ز سینه‌ی من دود آه سر نزند
که کوهی از غم و آتشفشانی از دردم...

نه پر خروش! که من، آبشار یخ زده ام
نه پرغرور! که آتشفشان دلسردم...

فریب خورده‌ی عقلم، شکست خورده‌ی عشق
من از که شکوه کنم؟ چون به خود ستم کردم...

همیشه جای شکایت به خلق بسیار است
ولی برای تو، از خود شکایت آوردم...



یاس
یاس
بامَت بلند باد
ڪہ دلتنڱی ات مرا
از هر چه هَسٺ
"غیر تو" بیزار ڪرده است!?


فاضل نظری ?

A R M A N
A R M A N
گنگ بالا{-79-}
پ ن :رو لوله فاضلاب{-7-}

هادی
هادی
یکی از ما دو نفر کشته به دست دگری است
باش تا کار من و عقل به فردا بکشد

زخمی کینه ی من! این تو و این سینه ی من
من خودم خواسته ام کار به اینجا بکشد



wolf
wolf
هم از سکوت گریزان، هم از صدا بیزار
چنین چرا دلتنگم؟! چنین چرا بیزار ...

زمین از آمدن برف تازه خشنود است
من از شلوغی بسیار ردّ پا بیزار ...

قدم زدم! ریه هایم شد از هوا لبریز
قدم زدم! ریه هایم شد از هوا بیزار ...

اگرچه می گذریم از کنار هم آرام
شما ز من متنفر، من از شما بیزار ...

به مسجد آمدم و نا امید برگشتم
دل از مشاهده ی تلخیِ ریا بیزار ...

صدای قاری و گلدسته های پژمرده
اذان مرده و دل های از خدا بیزار ...

به خانه بروم؟! خانه از سکوت پُر است
سکوت می کند از زندگی مرا بیزار ...

تمام خانه سکوت و تمام شهر صداست!
از این سکوت گریزان، از آن صدا بیزار ...



Ali_Feyzollahi
Ali_Feyzollahi
شیداتر از این شدن چگونه؟
رسواتر از این شدن چگونه؟

بیهوده به سرمه چشم داری
زیباتر از این شدم چگونه؟

من پلک به دیدن تو بستم
بیناتر از این شدن چگونه؟

پنهان شده در تمام ذرات
پیداتر از این شدن چگونه؟

ای با همه، مثل سایه همراه
تنهاتر از این شدن چگونه؟

عاشق شدم و کسی نفهمید
رسواتر از این شدن چگونه؟
‌‌


صفحات: 8 9 10 11 12

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو