rahim
موقعی که تازه جوان شدم و خیال ازدواج به سرم زد مادرم اصرار داشت با دختر باایمان و باحجابی ازدواج کنم که تا آخر عمر یار و یاورم باشد. با همین معیارها هر دختری را که از همسایه و فامیل میشناخت به من پیشنهاد داد اما متاسفانه من تنها به دنبال یاری زیبا بودم.
مدتی گذشت و کسی که به دنبالش میگشتم را یک روز توی خیابان دیدم و در یک نگاه عاشقش شدم. تعقیبش کردم و خانهاش را پیدا کردم. ما زیر یک سقف رفتیم. همسرم زیبا بود اما نه باحجاب بود و نه باایمان.
عاشق او بودم و هرکاری برایش میکردم. وقتی گفت باید خانهمان در محلههای بالاشهر باشد قبول کردم. گفت میخواهم درس بخوانم، قبول کردم و تلاش کردم تا به راحتی به تحصیل بپردازد. حتی موتورم را دادم و برای همسرم ماشین خریدم. روزها همین طور سپری شدند ولی او هر روز بیشتر تغییر میکرد.
او دیگر بهانهگیر شده بود و به هر دلیلی با من قهر میکرد. مشغولیتش با موبایلش بود و من هم انتظار میکشیدم دوباره همان همسر خودم شود اما یک شب روبرویم نشست و از طلاق توافقی گفت که بعدا مشخص شد به خاطر عشقاش به هم کلاسیاش این درخواست را کرده است.میگفت به درد هم نمیخوریم.
마흐디에
اگه برنج رو برای آبکش کردن، به جای دو ساعت، یک ساعت تو آب بذاریم
چی میشه؟
مهاجر
دل نبستی بر من اما دل شکستی لااقل
با دلم گفتم خدا را شکر، هستی لااقل
بعد عمری می نخوردن حرمت پرهیز را
کاش با پیمانه ی من می شکستی لااقل
گفته بودم هیچکس عاشقتر از من نیست، هست
با یکی عاشقتر از من می نشستی لااقل
خودپرستی بدتر از شرک است اما باز شکر
آنکه را من می پرستم می پرستی لااقل
مست اهل رازداری نیست پس خاموش باش
یادی از عشقم مکن حالا که مستی لااقل
√ محسن قـوامــی
از هزاران دل
یکی را باشد
استعداد عشق!
خواجوی کرمانی
خانوم میم
تا از بیرون میای خونه فکر می کنن بیرون در حال عشق وحال بودی الان وقتشه که مغزت خورده بشه
واقعا درک نمی کنم کاش اهالی خونه بفهمن هر آدمی از بیرون میاد خونه ذهنش خسته اس یه مقدار نیاز به استراحت داره😒
مهاجر
فرشتگان و خدا محو چشم رنگینت
مدام ، اهل نظر می کنند تحسینت
خدا سوار ِ پرِ جبرئیل کردَت و بعد
رساند از دلِ هفت آسمان به پایینت
تو قبلِ قصهی خلقت درون من بودی
منم نوادهای از عاشقان دیرینت
ببخش، رشتهی تسبیح اگر گسست از هم
نشستهام به تماشای ساق سیمینت
*غزل سَنیلهَ مَنهَ معنی تاپْدی گوءز بَبَییم
فدای قند لبان و زبان شیرینت
به چشمهای تَرَت خیره میشوم ای ماه
شراب میچکد از خوشههای پروینت
اگرچه حاصلمان ما نشد ملالی نیست
من و تو یک نفریم ، از نگاه ِ آیینهت
به پای عشق تو بیشک شهید خواهم شد
همان شبی که بخوانی مرا به بالینت
*غزل با تو برایم معنا پیدا کرد نور چشمانم !
همیشه خوب باشی
تو عالی باشی فیزیکدان قشنگم
زیست جانوری ام
دیگ فیزیکی نیستم
ع
نمدونستم
زیستدان میگن؟
،زیست شناس قشنگم
😂😂😂😂اره