یافتن پست: #عاشق

خانوم میم
خانوم میم
🌱⁦❤️⁩

چو گفتمش ک دلم را نگاه دار چه گفت؟
ز دست بنده چ خیزد؟! خدا نگه دارد...

√ محسن قـوامــی
√ محسن قـوامــی

در تنگنای حوصله
تن به سکوت سپرده ام..
کنار پرچین دلتنگی
پُر شده ام
از سرابِ با ..
میان
از
چه ناباورانه
‌بِسانِ جاده ای بی انتها
می روم.. !
می روم به شهر نگاهت
به پلاک احساس
همان محلۀ زیبای قلبت!
بگذار
به یُمن‌ بودنت
چشمۀ
بر رگه های تُرد
جاری شود و
سرشار از
حس ناب عاشقی
غرق در ترنم تو شوم!
ای بودنی ترین بودنِ دنیا
سهم چشمانِ منتظرم باش.

✍️#فریبا_قربان_کریمی

مهاجر
مهاجر
کتابخانه شخصی شیخ مهاجرالدین همدانی




فاطمه
فاطمه
그댈 사랑하는건
참 아픈일이야
비우지 못할 마음이란건
참 슬픈일이야

میگه که تو رو دوست داشتن خیلی دردناکه,
قلبی که نتونه خالی باشه از احساسات، خیلی ناراحت کننده ست. 🌱


دانلود موزیک



fatme
fatme

تو دنیای ما همه چی یا خیلی دوره یا خیلی دیر..

خانوم میم
خانوم میم
ولی من عاشق معماری آجری ام

aliaga
aliaga
جانان نظری کو ز وفا داشت ندارد.
لطفی که از این پیش به ما داشت ندارد
رحمی که به این غمزده‌اش بود نماندست.
لطفی که به این بی سرو پا داشت ندارد
آن پادشه حسن ندانم چه خطا دید
کان لطف که نسبت به گدا داشت ندارد
گر یار خبردار شود از غم عاشق
جوری که به این قوم روا داشت ندارد
وحشی اگر از دیده رود خون عجبی نیست
کان گوشهٔ چشمی که به ما داشت ندارد

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
-خوشمزس-

رها
رها


:هق

امیر علی
امیر علی
مقداری آب سرد روی مچ دست و پشت گوش تون آغشته کنید

rahim
rahim
موقعی که تازه جوان شدم و خیال ازدواج به سرم زد مادرم اصرار داشت با دختر باایمان و باحجابی ازدواج کنم که تا آخر عمر یار و یاورم باشد. با همین معیارها هر دختری را که از همسایه و فامیل می‌شناخت به من پیشنهاد داد اما متاسفانه من تنها به دنبال یاری زیبا بودم.

مدتی گذشت و کسی که به دنبالش می‌گشتم را یک روز توی خیابان دیدم و در یک نگاه عاشقش شدم. تعقیبش کردم و خانه‌اش را پیدا کردم. ما زیر یک سقف رفتیم. همسرم زیبا بود اما نه باحجاب بود و نه باایمان.
عاشق او بودم و هرکاری برایش می‌کردم. وقتی گفت باید خانه‌مان در محله‌های بالاشهر باشد قبول کردم. گفت می‌خواهم درس بخوانم، قبول کردم و تلاش کردم تا به راحتی به تحصیل بپردازد. حتی موتورم را دادم و برای همسرم ماشین خریدم. روزها همین طور سپری شدند ولی او هر روز بیش‌تر تغییر می‌کرد.

او دیگر بهانه‌گیر شده بود و به هر دلیلی با من قهر می‌کرد. مشغولیتش با موبایلش بود و من هم انتظار می‌کشیدم دوباره همان همسر خودم شود اما یک شب روبرویم نشست و از طلاق توافقی گفت که بعدا مشخص شد به خاطر عشق‌اش به هم کلاسی‌اش این درخواست را کرده است.می‌گفت به درد هم نمی‌خوریم.

فاطمه
فاطمه
, 🌱

?
?
رنگین کمون☺️


(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
:ماکارونی


رها
رها
بهار‌نارنج رفت ،چرا حذف کرد آخه:-S
بهار قشنگم زودتر خوب‌شو و برگرد :هعی

صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو