ی بنده خدایی تعریف میکرد.... بدجور ترسیده
بود بهش گفتم چته دادا گف من ی خوابی دیدم
دیدم تو خواب آیفون خونمون دادش دراومد و
من رفتم گوشی آیفونو برداشتم و رو صفحه
آیفون ی سید جوانی رو دیدم خیلی خوشگل و
نورانی بود... گفتم بفرماییدآقا... گفت منزل
فلانی؟ اسم مارو آورد. گفتم بله ! شماا؟؟ گفت
من سید مهدی ام.. اجازه میدهیدبیام تو؟؟
گفتم وااای با این وضع.. گفتم آقا جون قربون
قدماتون دو دقیقه صبر کنین من خونرو درست
کنم .. و گوشیرو گذاشتم و هرچی ک میدیدم
مهدی پسند نیست برداشتم گذاشتم کناروفورا
پریدم درو باز کردم دیدم آقا داره از کوچه خارج
میشه و همونطور ک داشت خارج میشداشکای
مهدی رو دیدم ی نگاهی بمن کردو گفت خدایا
دره خونه تک تکشونوزدمو ی نفر منوتو خونه رام
نداد.. همه گفتن دو دقیقه صبر کن..کسی منو
رام نداد...
...
- آنها هستند که خدا لعنتشان کرده و هر که را خدا لعنت کند هرگز برای او یاوری نخواهی یافت
53 - یا برای آنها بهرهای از حکومت است! که در این صورت به مردم سر سوزنی نمیدادند
54 - یا این که بر مردم نسبت به آنچه خدا از کرم خویش به ایشان داده رشک میبرند! همانا که ما خاندان ابراهیم را کتاب و حکمت دادیم و بدیشان فرمانروایی بزرگی بخشیدیم
55 - پس برخی از آنان به وی ایمان آوردند و برخی روی برتافتند و آنها را جهنم افروخته بس است
56 - کسانی که به آیات ما کافر شدند، به زودی آنها را به آتشی درآوریم که هر بار پوستشان پخته شود، پوستی دیگر بر جایش نهیم تا عذاب را [به طور کامل] بچشند بیشک خداوند شکستناپذیر حکیم است
57 - و کسانی را که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند به بهشتهایی وارد سازیم که از پای درختانش نهرها جاری است که برای همیشه در آن بمانند، و در آن جا برایشان همسرانی پاکیزه است و آنها را به سایهای پایدار در آوریم
58 - همانا خدا به شما فرمان میدهد که سپردهها را به صاحبانش پس دهید و چون میان مردم حکم کردید به عدالت حکم کنید، به راستی چه نیک است این چیزها که خدا شما را بدان پند میدهد همانا خدا شنوا و بیناست
59 - ای کسانی که ایمان آوردهاید! خدا را اطاعت کنید و از پیامبر و کاردارانی که از شما هستند فرمان برید پس هرگاه در چیزی اختلاف کردید آن را به خدا و پیامبر ارجاع دهید اگر به خدا و روز واپسین ایمان دارید، که این بهتر و نیکو فرجامتر است
قبول باشه و حاجت روا