یافتن پست: #صبور

سید ایلیا
سید ایلیا
صبور باش . . .
روزای قشنگم میرسه
هر سربالایی یه سرازیری هم داره
ما خدا رو داریم😌💕

﹏﹏🍇⃟🐹﹏﹏

fatme
fatme
کی تگ کرد
ها
کــــــــــــــــی
خو مخوام بدونم
کی تگ کــــــــــــــــرد😐

حضرت@دوست
حضرت@دوست
شکایت از غم هجر

دیگر ز شاخ سرو سهی بلبل صبور
گلبانگ زد که چشم بد از روی گل به دور

ای گل به شکر آن که تویی پادشاه حسن
با بلبلان بی‌دل شیدا مکن غرور


سید ایلیا
سید ایلیا
دعای فرج بیشتر بخونیم ....برای صبورشدن و عاقبت بخیریِ همدیگه ...زیاد دعاکنیم...

سید ایلیا
سید ایلیا
🍂تو نیستی و این همه بغض ترک ترک
دارد به روی سینه تلمبار می شود...

🍂پس زودتر بیا ز سفر ای صبور من
آخر شکست پای ظهورت غرور من...

العجل‌مولای‌غریبم

هادی
هادی
حکایت شیخ سمعان

خانوم اِچ
خانوم اِچ
من نه ایوبم نه صبوررررر :ایش

Saye
Saye
در این هنگام بود که روباه پیدا شد.
روباه گفت: سلام!
شازده کوچولو سر برگرداند و کسی را ندید،‌ ولی مودبانه جواب سلام داد.
صدا گفت: من اینجا هستم،‌ زیر درخت سیب...
شازده کوچولو پرسید: تو که هستی؟ چه خوشگلی!...
روباه گفت: من روباه هستم.
شازده کوچولو به او تکلیف کرد که بیا با من بازی کن. من آنقدر غصه به دل دارم که نگو...
روباه گفت: من نمی‌توانم با تو بازی کنم. مرا اهلی نکرده‌اند.
شازده کوچولو آهی کشید و گفت: ببخش!
اما پس از کمی تامل باز گفت:
- "اهلی کردن" یعنی چه؟
روباه گفت: تو اهل اینجا نیستی. پی چه می‌گردی؟
شازده کوچولو گفت: من پی آدمها می‌گردم. "اهلی کردن" یعنی چه؟
روباه گفت: آدمها تفنگ دارند و شکار می‌کنند. این کارشان آزارنده است. مرغ هم پرورش می‌دهند و تنها فایده‌شان همین است. تو پی مرغ می‌گردی؟
شازده کوچولو گفت: نه، من پی دوست می‌گردم. نگفتی "اهلی کردن" یعنی چه؟



(ادامه در دیدگاه)


دانلود موزیک



fatme
fatme
خواستم گریه کنم، قلب صبورم نگذاشت
وقت زانو زدنم بود، غرورم نگذاشت



fatme
fatme

مراقب ادم های صبورباشین
هرچند صبورن
ولی یباره میرن

حضرت@دوست
حضرت@دوست
حال آدم که دست خودش نیست
عکسی می بیند
ترانه ای می شنود
خطی می خواند
اصلا هیچی هم نشده
یکهو دلش ریش می شود.

حالا بیا وُ درستش کن
آدمِ دلگیر
منطق سرش نمی شود
برای آن ها که رفته اند
آن ها که نیستند، می گرید
دلتنگ می شود
حتی برای آنها که هنوز نیامده اند.

دل که بلرزد
دیگر هیچ چیز سرِ جای درستش نیست
این وقت ها
انگار کنار خیابانی پر تردد ایستاده ای
تا مجال عبور پیدا کنی
هم صبوری می خواهد هم آرامش
که هیچکدام نیست
آدم تصادف می کند،
با یک اتوبوس خاطره های مست...


حضرت@دوست
حضرت@دوست
عشق و ملامت

شرم دارد چمن از قامت زیبای بلندت
که همه عمر نبوده‌ست چنین سرو روانش

گفتم از ورطه عشقت به صبوری به درآیم
باز می‌بینم و دریا نه پدید است کرانش

عهد ما با تو نه عهدی که تغیر بپذیرد
بوستانیست که هرگز نزند باد خزانش

چه گنه کردم و دیدی که تعلق ببریدی
بنده بی جرم و خطایی نه صواب است مرانش

نرسد ناله سعدی به کسی در همه عالم
که نه تصدیق کند کز سر دردیست فغانش

گر فلاطون به حکیمی مرض عشق بپوشد
عاقبت پرده برافتد ز سر راز نهانش


صفحات: 12 13 14 15 16

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو