#در-بستر-اشک
بگذار که در حسرت دیدار بمیرم
در حسرت دیدار تو بگذار بمیرم
دشوار بود مردن و روی تو ندیدن
بگذار به دلخواه تو دشوار بمیرم
بگذار که چون ناله ی مرغان شباهنگ
در وحشت و اندوه شب تار بمیرم
بگذار که چون شمع کنم پیکر خود آب
در بستر اشک افتم و ناچار بمیرم
می میرم از این درد که جان دگرم نیست
تا از غم عشق تو دگربار بمیرم
تا بوده ام، ای دوست، وفادار تو بودم
بگذار بدانگونه وفادار بمیرم
محرم اسرار نهان
سوزانده دل و عشق تــو آتش زده جـــان را
هم صبــر ز دل بـرده و هــم تاب وتــوان را
ای عشق چه کردی خبری از خود من نیست
گــم کــرده ام از ریشه همه نــام و نشان را
گـویــا خبــرت نیست کـــه آن طرز نگاهت
بــرهــم زده آرامـــش ایــن روح و روان را
در محضـــر تـــــو آمـــده ام تــا بپــذیــری
تــن خستــه و دل زخمیِ از زخـــم زبان را
خواهش
🌸🌱
مرسی از گل حضورتون گل باران
فدایو
شب خوبی داشته باشی
ممنونم و همچنین