یافتن پست: #رهی

سید ایلیا
سید ایلیا
✍ امام حسن عسکری (ع)

ترجمه : مدارا کردن در برابر دشمنان خدا ، بهترین صدقه آدمی برای خودش و برادرانش می باشد .

📚مستدرک ج ١٢ ص ٢۶۱

شرح : حضرت در این کلام ما را به مدارا کردن و. نه جنگ در مقابل دشمنان خدا دعوت نموده تا از جنگ و نزاع های فرسایشی که می تواند نابود کننده سرمایه های مادی و معنوی در این راه شود پرهیز کنیم و آن را همچون صدقه ای برای خود انسان و برادران دینی محسوب نموده تا از این طریق بتوانند به اهداف انسانی والاتر و برتری نائل شوند .

نسیم
نسیم
کاش میشد....

کاش می شد خنده را تدریس کرد
کارگاه خوشدلی تاًسیس کرد

کاش می شد عشق را تعلیم داد
نا امیدان را امید و بیم داد

شاد بود و شادمانی را ستود
با نشاط دیگران ، دلشاد بود

کاش می شد دشمنی را سر برید
دوستی را مثل شربت سر کشید

دشمن بی رحمی و اجحاف بود
دوستدار نیکی و انصاف بود

کاش می شد پشت پا زد بر غرور
دور شد از خود پسندی، دور دور

با صفا و یکدل و آزاده بود
مثل شبنم بی ریا و ساده بود

از دو رنگی و ریا پرهیز کرد
کینه را در سینه حلق آویز کرد

کاش می شد ساده و آزاد زیست
در جهانی خرم و آباد زیست.

هادی
هادی


@aliaga

پلازامگ
پلازامگ
عرق کردن زیاد بدن همچنین می‌تواند ناشی از برخی شرایط پزشکی خاص مانند یائسگی یا پرکاری تیروئید باشد. تعریق بیش از حد ناشی از اختلال هیپرهیدروز می‌تواند تنها یک قسمت از بدن و یا تمام بدن را تحت تاثیر قرار دهد. حتما تاکنون برای هرکسی پیش آمده است که در برخی روزها بیشتر از روزهای دیگر دچار تعریق شده باشد. عرق کردنی که بر اثر آب و هوای گرم و یا انجام فعالیت بدنی مانند ورزش باشد، کاملا طبیعی است، اما تعریقی که بدون هیچگونه محرکی به وجود آید، نشان‌دهنده یک مشکل نهان در بدن است. در ادامه این مقاله از پلازامگ اختلال هیپرهیدروز یا همان عرق کردن زیاد بدن را به طور کامل مورد بررسی قرار می‌دهیم. [ لینک]




Bahar
Bahar

دوستان عزیز لطفا کامنت این پست رو بخونین .
برا خیلیا سوتفاهم شده .
:گل

حضرت@دوست
حضرت@دوست

تا عشق و رندیست کیشم یکسان بود نوش و نیشم

من دشمن جان خویشم گر او بود دشمن من

ملک جهان تنگنایی با عرصه همت ما

خلد برین خار زاری با ساحت گلشن من

پیرایه خاک و آبم روشنگر آفتابم

گنجم ولی در خرابم ویرانه من تن من

ای گریه دل را صفا ده رنگی به رخسار ما ده

خاکم به باد فنا ده ای سیل بنیان کن من

وی مرغ شب همرهی کن زاری به حال رهی کن
تا بردلم رحمت آرد صیاد صید افکن من


حضرت@دوست
حضرت@دوست
عاشق از تشویش دنیا و غم دین فارغ است

هر که از سر بگذرد از فکر بالین فارغ است

چرخ غارت پیشه را با بینوایان کار نیست

غنچه پژمرده از ناراج گلچین فارغ است

شور عشق تازه‌ای دارد مگر دل؟ کاین چنین

خاطرم امروز از غمهای دیرین فارغ است

خسروان حسن را پاس فقیران نیست نیست

گر به تلخی جان دهد فرهاد شیرین فارغ است

هر نفس در باغ طبعم لاله ای روید رهی

نغمه سنجان را دل از گلهای رنگین فارغ است


حضرت@دوست
حضرت@دوست
نیست ما را پای رفتن از گرانجانی چو کوه

کاش کز فیض اجل عمر شهابی داشتم

شادی از ماتمسرای خاک میجستم رهی

انتظار چشمه نوش از سرابی داشتم


صفحات: 8 9 10 11 12

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو