یافتن پست: #دورم

مونا یزدی
مونا یزدی


کاش الان نشسته‌بودم توی
یا دم بودم

از تو و
کاش الان تو بودم


السلام علیک یا علی بن موسی الرضا



born78
born78
یه سوال

سوالمو با این مثال شروع میکنم:
تصور کنید خانواده ای میخوان برن سفر اما پسر جوون این خونواده قراره بمونه خونه, پدر به پسر میگه ما حدود یه هفته میریم و برمیگردیم اما روز باز گشت دقیقا مشخص نیست
خب پسر تو این یه هفته هرکاری که دوست داره میکنه ..میخوره و میپاشه هرجا که دوست داره میره
اما همین که روزهای اخر میرسه خونه رو مرتب میکنه حواسش هست که کی بره بیرون و بیاد خلاصه اماده برای استقبال بقیه اعضای خانواده میشه هرچند نمیدونه کی خانواده از سفر میان اما حواسشو جمع می کنه که سوتی نده...
حالا ما شدیم همین پسری که سال ها پدرش به سفر رفته و حالا روزهای اخر سفر پدره...
خب دوباره تصور کنید فردا روز موعوده ,همین یکشنبه!!
میخواین چی کار کنید..
فردا قراره واقعه که دیگه سیاسی نیست که یه عده ای بگن به ما ربط نداره اتفاق بیفته ؟؟؟
و اما اصل سوال:
چرا اینقدر ظهور از خودمون دور میبینیم؟؟؟{-36-}

born78
born78
امروزوفردا کردن‌ها، بی‌خیالی‌ها و سستی‌ها...
همه‌ی وجودمان حسرت می‌شود درآن دنیا وقتی بدانیم همین تعلل‌ها، از بهشت دورمان کرده
و تربّصتُم و ارتبتُم...
بهشتی‌ها اهل سبقت‌اند
السّابِقون السّابِقون...
عجله دارند برای خوب‌شدن،برای رفتن ورسیدن...
زمان، برایشان مهم است
به سمت بهشت نمی‌شود آهسته و بی‌حوصله راه رفت. برای بهشت باید مشتاقانه دوید
وَ سارِعوا اِلی مَغفره مِن ربّکم و جَنَّه...

born78
born78
مهربانترینم!
تو خود گفتی : "فانی قریب"
من نزدیکم...

خوب من !
تو همیشه نزدیکی؛ من دورم...
کاش می‌شد به تو نزدیک شوم...

یک روز دیگر گذشت ...
مرا در صراط مستقیم ات قرار بده؛

چقدر بودنت را محتاجم
یا انیس من لا انیس له...

شبم را با یادت بخیر کن!!

**zahra**
**zahra**
داوطلب صندلی داغ{-95-}

هادی
هادی
جشنواره تاییدمون کرد الآن پیامکش {-52-}{-16-}{-52-}{-51-}

born78
born78
من دختر بدیممممم{-60-}{-60-}
خیلی از چیزی که میخوام دورم{-60-}{-60-}{-60-}
هعی بابا{-38-}

منتظر
منتظر
غم که می‌آید در و دیوار، شاعر می‌شود

در تو زندانی‌ترین رفتار شاعر می‌شود

می‌نشینی چند تمرین ریاضی حل کنی

خط‌کش و نقاله و پرگار، شاعر می‌شود

تا چه حد این حرف‌ها را می‌توانی حس کنی؟

حس کنی دارد دلم بسیار شاعر می‌شود

تا زمانی با توام انگار شاعر نیستم

از تو تا دورم دلم انگار شاعر می‌شود

باز می‌پرسی: چه‌طور این‌گونه شاعر شد دلت؟

تو دلت را جای من بگذار شاعر می‌شود

گرچه می‌دانم نمی‌دانی چه دارم می‌کشم

از تو می‌گوید دلم هر بار شاعر می‌شود

سید ایلیا
سید ایلیا
برای درخت های کنار جاده فرقی ندارد

کسی که در سفر است

می رود یا می آید

برای من اما فرق زیادی دارند

درختان مسیری که از تو دورم می کنند

و درختان مسیری که به تو نزدیکم

صفحات: 7 8 9 10 11

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو