سید ایلیا
💠درخت شفا
از خدیجه دختر حمدان روایت شده است که وقتی که حضرت رضا(ع) در نیشابور بود در محله غزو وارد شده به خانه ما آمد. در کنار خانه درخت بادامی کاشت. آن درخت سریع رشد کرد و بزرگ شد و همان سال میوه داد. مردم از این ماجرا با خبر شده و از میوه اش برای شفای مریض ها می بردند. هر کس به هر دردی مبتلا می شد برای تبرک و شفا از آن می خورد سلامتی خود را باز می یافت و هر که چشمش درد می گرفت از میوه آن به چشم می مالید، خوب می شد، و زنان باردار که وضع حمل آنها دشوار می شد، وقتی از میوه آن درخت می خوردند، همان ساعت به آسانی وضع حمل می کردند و حتی برای قولنج حیوانات چوب آن را به شکم آن ها می مالیدند خوب می شد. تا این که پس از مدتی آن درخت خشک شد. و جد من «حمدان» آمد شاخه های آن را برید، کور شد و پسرش «عمرو» آن درخت را از ریشه کند، و ثروت او که هفتاد الی هشتاد هزار درهم بود همه از بین رفت و نابود شد...
سید ایلیا
تفسير نور(10جلدى) ج10 ص522
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ «1»
وَ وَضَعْنا عَنْكَ وِزْرَكَ «2»
الَّذِي أَنْقَضَ ظَهْرَكَ «3»
وَ رَفَعْنا لَكَ ذِكْرَكَ «4»
فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً «5»
إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً «6»
فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ «7»
وَ إِلى رَبِّكَ فَارْغَبْ «8»
(اى پيامبر!) آيا به تو شرح صدر عطا نكرديم؟
و بار سنگينات را از (دوش) تو برنداشتيم؟
آن (بار گرانى) كه براى تو كمرشكن بود.
و نام تو را بلند (آوازه) گردانيديم.
پس (بدان كه) با هر سختى آسانى است.
آرى، با هر دشوارى آسانى است.
پس هر وقت (از كارى) فراغت يافتى (براى كار جديد) خود را به تعب انداز.
و با رغبت و اشتياق به سوى پروردگارت روىآور.
سید ایلیا
🌺 شهید حاج حسین خرازی 🌺
یکی از خصلتهای نیک حاج حسین انجام سجده شکر در مقاطع مختلف در جنگ بویژه در هنگام موفقیتهای حاصله بود. این سجده ها غالبا در خلوت و به دور از چشم جمع بوده است. آخرین سجده شکر ایشان به چند ساعت قبل از شهادت این بزرگوار باز می گردد. حاج حسین نیمه شب از جلسه قرارگاه به سنگر فرماندهی بازمی گردد. آن شب قرار بود زیر آتش سنگین دشمن عملیات دشوار تحکیم استحکامات خط در منطقه عملیاتی کربلای ۵ انجام شود. حوالی ساعت ۳ نیمه شب وارد سنگر شد و بلافاصله از وضعیت خط سوال کرد. وقتی به ایشان گزارش شد استحکامات تکمیل و مشکلات حل شد شادابی و خوشحالی در چهره ایشان هویدا شد و بلافاصله سجاده را از جیب شلوار نظامی خارج و سجده شکر انجام داد.