یافتن پست: #خاک

زهرا
زهرا
خاک تو سجده گاه هر دل خدایی شد...
ولادت امام حسین مبارک{-35-}

مهاجر
مهاجر
شماهم این بوی بهار رو حس میکنید که داره میاد؟

Tasnim
Tasnim
بچه ها رو با باباشون فرستادم پارک و از اونجا با مترو میرن بهشت زهرا سر خاک بابابزرگشون
دارم به صدای زیبای سکوت گوش میدم
چه لذتبخشه

aliaga
aliaga


Nariman
Nariman
چرا همه اش به سلامتی؟!
ای تو روح همه کسایی که دوست
شون داریم و اونا دوستمون ندارن
خاک تو سر شوغالشون بکنن....

رها
رها
اگر زِ گور، به جایی دری نباشد چه؟!
وگر تمام شود، محشری نباشد چه؟!
گرفتم اینکه دری هست و کوبه‌ای دارد...
در آن کویر، کسِ دیگری نباشد چه؟!
کفن‌کِشان چو در آیم زِ خاک و حق خواهم،
دبیرِ محکمه را دفتری نباشد چه؟!
شرابِ خُلَّرِ شیراز داده‌ام از دست...
خبر زِ خمره‌ی گیراتری نباشد چه؟!
چنین که زحمتِ پرهیز بُرده‌ام اینجا،
به هیچ کرده اگر کیفری نباشد چه؟!
بَرَنده کیست در این بازیِ سیاه و سپید؟
در آن دقیقه اگر داوری نباشد چه؟!




g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i

راه گم کرده و با رویی چو ماه آمده ای
مگر ای شاهد گمراه به راه آمده ای
باری این موی سپیدم نگر ای چشم سیاه
گر بپرسیدن این بخت سیاه آمده ای
کشته چاه غمت را نفسی هست هنوز
حذر ای آینه در معرض آه آمده ای
از در کاخ ستم تا به سر کوی وفا
خاکپای تو شوم کاین همه راه آمده ای
چه کنی با من و با کلبه درویشی من
تو که مهمان سراپرده شاه آمده ای
می تپد دل به برم با همه شیر دلی
که چو آهوی حرم شیرنگاه آمده ای
آسمان را ز سر افتاد کلاه خورشید
به سلام تو که خورشید کلاه آمده ای
شهریارا حرم عشق مبارک بادت
که در این سایه دولت به پناه آمده ای

هادی
هادی
نبض تهی دست نگیرد طبیب
درد فقیر، ای پسرک، بی دواست
ما فقرا، از همه بیگانه‌ایم
مرد غنی، با همه کس آشناست

رها
رها
یه رعد و برق های وحشتناکی داره میزنه ک شیشه های پنجره صدا میدن:ترس

♡✓
♡✓
اول از همه برایت آرزومندم که عاشق شوی.
و اگر هستی، کسی هم به تو عشق بورزد؛ و اگر اینگونه نیست، تنهائیت کوتاه باشد. 
و پس از تنهائیت، نفرت از کسی نیابی...

" ویکتور هوگو "

fatme
fatme
راستی یادم رفت بهتون بگم
امروز بعد پنج ماه رفتم ازمون شهری دادم
بازم رد شدم😂😂سر یچیز الکی

ماریا
ماریا
خاک بر سر ایران که به سوریه ببازه!!!

تففففففففف

aliaga
aliaga
در نبود فنچ سایناحکایت امروز با بنده:...

مهاجر
مهاجر
من ترک عشق و شاهد و ساغر نمی‌کنم
صدبار توبه کردم و دیگر نمی‌کنم

باغ بهشت و سایه طوبی و قصر و حور
با خاک کوی دوست برابر نمی‌کنم

تلقین و درس اهل نظر یک اشارت است
گفتم کنایتی و مکرر نمی‌کنم

هرگز نمی‌شود زسر خود خبر مرا
تا در میان میکده سر بر نمی‌کنم

حافظ

Niaz
Niaz
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
نوش دارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگ دل این زودتر میخواستی حالا چرا

صفحات: 5 6 7 8 9

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو