یافتن پست: #حبیب

حضرت@دوست
حضرت@دوست


همت مجنون نکرد جز به حبیب التجا
لاجرم اندر جهان نام ببرد از وفا

بوی عرق چین تو روح مرا هم چنانک
پیرهن نور دل دیده ی یعقوب را

روضه ی جانم بسوخت آتش حسرت چو نی
تا به کجا می کند آهوی چشمت چرا

آه نزاری بسوخت خرمن صبر و شکیب
ابر صفت کلّه بست دود دلم در هوا

محمل لیلی برفت طاقت مجنون نماند
چند کند احتمال چون نرود بر قفا

داور من عشق بس مظلمه آن جا برم
عشق برافتادگان ظلم ندارد روا


یاسر
یاسر
‌عاشقانه
بسیار خواندنی از زن جوانی ڪه
حدود پیش
شوهرش جهت تحصیل
به خارج رفت.

این نامه اڪنون در "ڪتابخانه وزیرے " نگهدارے می شود:

بسم المعطّرٌ الحبیب

تصدقت گردم،
دردت به جانم،
من ڪه مُردم وُ زنده شدم تا ڪاغذتان برسد، این فراقِ لا ڪردار هم مصیبتی شده، زن جماعت را ڪارِ خانه وُ طبخ وُ رُفت و روب وُ وردار و بگذار نڪُشد، همین، بی‌همدمی و فراق می‌ڪُشد.

مرقوم فرموده بودید به حبس گرفتار بودید، در دلمان انار پاره شد.

پرے‌دُخت تو را بمیرد ڪه
مَردش اسیر امنیه‌ چی‌ها بوده و او بی‌خبر، در اتاق شانهٔ نقره به زلف می‌ڪشیده..!!!

حیّ لایموت به سر شاهد است ڪه حال و احوال دل ما هم ڪم از غرفهٔ حبس شما نبوده است.

اوضاع مملکت خوب نیست؛

ڪوچه به ڪوچه مشروطه‌ چی چنان نارنج‌ هایی چروڪ و از شاخه جدا بر اشجار و الوار در شهر آویزانند وُ جواب آزادے خواهی، داغ و درفش است وُ تبعید و چوب و فلڪ..!!!

دلمان این روزها به همین شیشهٔ عطری خوش است ڪه از فرنگ مرسول داشته‌ایدُ

شب به شب بر گیس می‌مالیم...!!!

سَیّد محمود جان،

مادیان یاغی و طغیان‌گرے شده‌ام ڪه نه شلاق و توپ و تشر آقاجانمان راممان می‌ڪن

فقط خدا
فقط خدا
سلام:سلام

تقریبا بعد از 11 روز برگشتم خونه:فرار :تعظیم:تبل:رقص

خدایی هیچ جا خونه خود آدم نمیشه:وای:لاو

حضرت@دوست
حضرت@دوست
آنچه در "دم" بگذرد باشد شبی وصل حبیب

وآنچه را پایان نباشد روز هجران من است

حضرت@دوست
حضرت@دوست
و من در این شب ترا آرزو کردم
روبه قبله مینشینم خسته با حال عجیبی

از ته دل مینویسم:

انت فی قلبی حبیبی.


دانلود موزیک



فقط خدا
فقط خدا
چ خلوت :خسته:حلما:خمیازه

حضرت@دوست
حضرت@دوست


هتفضل فی قلبی ,حیفضل حبک معایا
هتفضل فی قلبی یا حبیبی للنهایه
و سنین حتعدی علینا عاشقین
و الحب مالینا حتعیش هنا ویایا


دانلود موزیک



حضرت@دوست
حضرت@دوست
..
انا ما بدی تقلی کلام یدوب قلبی حنین و غرام بیکفینی تقلی بحبک هایده الکلمه


هادی
هادی
صلاح از ما چه می جویی که مستان را صلا گفتیم
به دور نرگس مستت سلامت را دعا گفتیم

در میخانه ام بگشا که هیچ از خانقه نگشود
گرت باور بود ور نه سخن این بود و ما گفتیم

من از چشم تو ای ساقی خراب افتاده ام لیکن
بلایی کز حبیب آید هزارش مرحبا گفتیم

اگر بر من نبخشایی پشیمانی خوری آخر
به خاطر دار این معنی که در خدمت کجا گفتیم

قدت گفتم که شمشاد است بس خجلت به بار آورد
که این نسبت چرا کردیم و این بهتان چرا گفتیم

جگر چون نافه ام خون گشت کم زینم نمی باید
جزای آن که با زلفت سخن از چین خطا گفتیم

تو آتش گشتی ای حافظ ولی با یار درنگرفت
ز بدعهدی گل گویی حکایت با صبا گفتیم

فقط خدا
فقط خدا
حالا بیایم کربلا:)
ماامروز که 1 مرداد باشه بعدازناهار حرکت کردیم سمت کاظمین
سخت بود خداحافظی:گگگ

دیروز که کربلا بودیم پنج شنبه95/4/31بود.
روزای پنج شنبه کربلا دیدنیه:)
مردم ازشهرای اطراف میان بعدخیابونای که ختم میشه به حرم هم از سمت حرم حضرت ابوالفضل هم امام حسین،تو خیابونا هرکس هرچی که درتوان داره نذرمیکنه به زائراپخش میکنه:)
یکی آب،یکی قهوه،چای]شربت]غذا،نون و....
یه نون هم هست که مخصوص خودشونه.توش سبزی وچیز میز میریزن...خیلی باحاله:D

خلاصه اینکه شب های جمعه کربلا عجب حال و هوایی داره:خیال

بعدشم زائرای شهرای اطراف همون بین الحرمین شبو میخوابن:)

دیشب آخرین شبی بود که کربلا بودیم.یه حس دلگیری ب آدم دست میداد...که چقد زود گذشت:)


تو کربلا هم خیلی جاها رفتیم که چند موردشو میگم:
حرم مطهر امام حسین،حضرت ابوالفضل،حضرت علی اکبر،حضرت علی اصغر،مرقد حبیب ابن مظاهر،مرقد72تن شهدای کربلا،مرقدابراهیم ابن مجاب،مرقدطفلان مسلم،قتلگاه امام حسین ویارانش،مقام دست راست وچپ حضرت ابوالفض،خیه گاه،تل زینبیه،رود فرات و...


بعضی ازاینارو توپستای بعدی توضیح میدم:)



سیده شهید حجّاری
سیده شهید حجّاری
تربیتی

پروفسور و روانپزشک معروف،
دکتر طارق علی الحبیب می گوید:

کودکتان خیلی دروغ میگه!
زیرا خیلی بهش گیر میدید.

کودکتان اعتماد بنفس نداره!

زیرا تشویقش نمی کنید.

کودکتان کم حرفه!
زیرا باهاش حرف نمیزنید.

کودکتان دزدی میکنه!
زیرا بذل و بخشش رو بهش نمی آموزید.

کودکتان ترسوست!
زیرا همیشه طرفداریشو میکنید.

کودکتان به دیگران احترام نمیزاره!
زیرا صداتان رو واسش پایین نمی آرید.

کودکتان همیشه عصبیه!
زیرا ازش تعریف نمیکنید.

کودکتان بخیله!
زیرا باهاش همکاری نمیکنید.

کودکتان به دیگران پرخاش میکنه!
زیرا خشن و سختگیرید.

کودکتان ضعیفه!
زیرا همیشه تهدیدش میکنید.

کودکتان داد و فریاد میکنه!
زیرا بهش اهمیت نمیدید.

کودکتان ناراحتتان میکنه!
زیرا بغلش نمی کنید و نمی بوسیدش.

کودکتان ازتان فرمان نمی بره!
زیرا درخواستاتان بیش از حده.

کودکتان گوشه گیره!
زیرا همیشه مشغولیید.(مشغول کارهای خودت)


نمود این رفتارها در بزرگسالی
بسیار خطرناک و غیر قابل درمانند
تقدیم به کسانی ک

مونا یزدی
مونا یزدی




:نیمه ی پنهان ماه 2: همت به روایت همسر شهید

نویسنده:حبیبه جعفریان

انتشارات:روایت فتح

خلاصه ای از کتاب :
احتمالاً پدر و مادرم مخالفت می‌کنند، صحبت با این‌ها با خود شما و دیگه این‌که من می‌خوام بدون مهریه ازدواج کنم. شما وقتی می‌رید پدرم رو راضی کنید، مهر تعیین نکنید.

در کتاب قطور تاریخ فصل جدیدی به نام انقلاب اسلامی و به نام انسان نوشته شده است. این فصل از جنس بهار است ولی به رنگ سرخ نوشته شده است و خزانی به دنبال ندارد. این فصل داستان تجدید عهد انسان در روزهای پایانی تاریخ است و برای همین با خون و اشک نوشته شده است؛ خونی که یک روز در این سرزمین بر خاک ریخته شد و اشکی که روزی در وداع، گوشه چادری پنهان شد و روزی دیگر بر سر مزاری به خاک فرو شد؛ و امروز باز هم جاری می‌شود تا یک بار دیگر گرد و غبار ناگزیر زمان را از چهره سرداران روزهای انتظار بشوید. در کتاب قطور تاریخ فصل جدیدی نوشته شده که سخت عاشقانه است.


صفحات: 6 7 8 9 10

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو