یافتن پست: #تو

بسم الله الحب
بسم الله الحب
خواص تاجریزی پیچ
درکتاب فرهنگ درمان طبيعی بيماريها
در باره خواص درمانی گیاه تاجریزی پیچ این گونه گفته شد

گیاه تاجریزی پیچ گوجه فرنگی و از تیره بادمجان می باشد که در زبان فارسی به ما تاجریزی، انگور روباه، انگور تورک، روباه تربک، سگ انگور و به ترکی قوش اوزمی و به عربی عنب الثعلب گویند و این اسامی به انواع گیاه تاجریزی پیچ تعلق می گیرند..
خواص سگ انگور

من خواب آور و مسکن می باشم.
ضماد برگ های تازه و له شده من بر روی زخم های جلدی و سرطان و تومورهای بدخیم مفید است.
برای معالجه زخم نوک پستان می توان از جوشاندن من به صورت حمام موضعی استفاده کرد.
حمام موضعی جوشانده من برای رفع سوختگی و کوفتگی و التهاب پوست نیز نافع است.
برای رفع ورمهای پوست از جوشانده من کمپرس کنید.
زخمهای چرکی را با جوشانده من شستشو نمایید.
ضماد برگ و سرشاخه های گلدار من دردهای رماتیسمی و مفصلی را تسکین می دهد.
از جوشانده برگ های گیاه من بطور تنقیه می توان برای تسکین دردهای لگن خاصره، رحم و اعضای تناسلی استفاده کرد.
ادامه مطلب در دیدگاه

بسم الله الحب
بسم الله الحب
درمان تبخال به وسیله سیب
در کتاب فرهنگ درمان طبیعت بیماران.
درباره درمان تبخال با میوه سیب اینگونه بیان شده


- دو تا سه عدد «سیب» را بدون این که پوست بکنید، قطعه قطعه کنید و در یک لیتر آب سرد بخیسانید. پس از خیس خوردن، 15 دقیقه بجوشانید. سپس آن را 10 دقیقه کنار بگذارید. حال می توانید از این شربت خوشمزه پس از هر وعده غذا 2 فنجان بنوشید.

ماریا
ماریا
.

بهار نارنج
بهار نارنج
روز همه گل دخترا مبارک:x
روز دخترای گلتونم مبارک :-*
روز خانومایی که دخترای خونه بودنم مبارک:بغل

خانوم میم
خانوم میم
به مناسبت روز دختر شماره کارت می دم هدیمو بدید :فکر

마흐디에
마흐디에
رفته بودیم خریید


Tasnim
Tasnim
اونایی که توو خونه شون ازین دختر فسقلا که با صدای لطیفشون شعرهای تلویزیون رو غلط غلوط میخونن ندارن، چجوری خستگیشون در میره؟

Samira
Samira
‍‌
تو یه جمع، خیلی جدی
اومدم تو بحثشون شرکت کنم،

زبونم نچرخید بجای ترس از ارتفاع
گفتم شرم از ارتفاع دارم

یکی گفت یعنی روت نمیشه بپری؟

اینجوری بود که درون‌گرا شدم 😐



♡✓
♡✓
من
تو
را
آن‌
گونه
می‌
پنداشتم‌
که
انگار ؛
خود
من
بودی



♡✓
♡✓
سلام
روز بخیر
ادینه اتون به خیر و شادی


rahim
rahim
حکایتها حاوی نکات قابل تاملی هستند .باشد که ازاین جکایت ها درس هایی بگیریم و عمل کنیم.
حکایتی از مولانا پیر مرد تهی دست، زندگی را در نهایت فقر و تنگدستی می گذراند و با سائلی برای زن و فرزندانش قوت و غذائی ناچیز فراهم می کرد. از قضا یک روز که به آسیاب رفته بود، دهقان مقداری گندم در دامن لباس اش ریخت و پیرمرد گوشه های آن را به هم گره زد و در همان حالی که به خانه بر می گشت با پروردگار از مشکلات خود سخن می گفت و برای گشایش آنها فرج می طلبیدو تکرار می کرد :
ای گشاینده گره های ناگشوده عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای.
پیر مرد در حالی که این دعا را با خود زمزمه می کرد و می رفت، یکباره یک گره از گره های دامنش گشوده شد و گندم ها به زمین ریخت او به شدت ناراحت شد و رو به خدا کرد و گفت :
من تو را کی گفتم ای یار عزیز
کاین گره بگشای و گندم را بریز
آن گره را چون نیارستی گشود
این گره بگشودنت دیگر چه بود ؟!
پیر مرد نشست تا گندم های به زمین ریخته را جمع کند ولی در کمال ناباوری دید دانه های گندم روی همیانی از زر ریخته است! پس متوجه فضل و رحمت خداوندی شد و متواضعانه به سجده افتاد

Aseman
Aseman

فقط قسمت اوجش❤️
(تو همونی که تو خنده هام شریکی
توی درد و غصه هام واسم طبیبی
تو همون رویای پاکی که توی شبهای من بود
تو یه قطره از خدایی)
🥰🥰🥰🥰

Aseman
Aseman

عشقم بارونم تو رو دوس داره❤️❤️❤️

یاس
یاس
الان واقعا دارین بحث میکنین رو اینکه روز دختر داریم روز پسر نداریم؟
بدبختا ما سوره نسا داریم سوره رجال نداریم😂💔


محمّد
محمّد
ما بریم بخوابیم دیگه

صفحات: 10 11 12 13 14

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو