یافتن پست: #تنهاست

0
0
حال و هوای آبان ماه...
حال و هوای رهگذری تنهاست...
با کوله باری از نرسیدن ها...
کوله باری به سنگینی آه !
به ناچاری بغض...
و من و تو...
چه بی رحمانه....
این همه دلتنگی را...
به گردن عشق انداخته ایم ...

زهرا
زهرا
* وقتی شخصی حتی به چیزای الکی زیاد میخنده ،مطمئن باشيد که عمیقا غمگینه .

* وقتی کسی زیاد میخوابه ، مطمئن باشيد که تنهاست .

* وقتی شخصی کم حرف میزنه و اگر هم حرف بزنه حرفشو سریع میگه ، مطمئن باشيد كه رازی رو حفظ میکنه .

* وقتی کسی نمیتونه گریه کنه نشون دهنده شکنندگی و ضعف اونه .

* وقتی کسی غیر عادی غذا میخوره بدونید که اضطراب داره .

* وقتی کسی واسه چیزای کوچیک گریه میکنه ، یعنی دل بی گناه و نرمی داره .

* اگه کسی به خاطر چیزای احمقانه و کوچیک از دستت عصبانی شد ، یعنی که خیلی دوستت داره .

ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
همیشه عاشق تنهاست.
و دست عاشق
در دست ترد ثانیه هاست،
و او و ثانیه ها می روند آن طرف روز.
و او و ثانیه ها روی نور می خوابند!
و او و ثانیه ها بهترین کتاب جهان را
به آب می بخشند.
و خوب می دانند
که هیچ ماهی هرگز
هزار و یک گره رودخانه
را نگشود...:هعی



wolf
wolf
انسان امروزی - مفید و مختصر - تنهاست !

تنهای تنها ... کاملاً ... از هر نظر ... تنهاست !



تنهایی اش را می برد با خود به هر شهری

انسان تنها ؛ خانه باشد یا سفر ؛ تنهاست !



با آنکه در آغوش هم هستیم ؛ تنهـــاییم

هر «خانواده» جمعی از «چندین نفر تنها» ست!



علمی به نام علم « تنهایی شناسی» نیست !

-با اینکه در این روزها نوع بشر تنهاست –



نقاش تنهایی یک شهر بزرگم من !

هر خالقی در موقع خلق اثر تنهاست !



دل را - به هر تعداد لازم بود - قسمت کن!

هر کس «یکی» را دوست دارد بیشتر تنهاست!





اصغر عظیمی مهر

سکوت شب
سکوت شب
چراغ ساحل آسودگی ها در افق پیداست !
درین ساحل که من افتاده ام خاموش .
غمم دریا , دلم تنهاست .
وجودم بسته در زنجیر خونین تعلق هاست !
خروش موج , با من می کند نجوا ,
که : هر کس دل به دریا زد رهایی یافت !
که هر کس دل به دریا زد رهایی یافت …
مرا آن دل که بر دریا زنم , نیست !
ز پا این بند خونین بر کنم نیست ,
امید آنکه جان خسته ام را ,
به آن نادیده ساحل افکنم نیست !

سکوت شب
سکوت شب
چراغ ساحل آسودگی ها در افق پیداست
درین ساحل که من افتاده ام خاموش
غمم دریا، دلم تنهاست
وجودم بسته در زنجیر خونین تعلق هاست
خروش موج با من می کند نجوا

که هر کس دل به دریا زد رهایی یافت
که هر کس دل به دریا زد رهایی یافت

مرا آن دل که بر دریا زنم نیست
ز پا این بند خونین بر کنم نیست
امید آن که جان خسته ام را
به آن نادیده ساحل افکنم نیست

wolf
wolf
نمی داند دل تنها میان جمع هم تنهاست

مرا افکنده در تنگی که نام دیگرش دریاست



تو از کی عاشقی؟ این پرسش آیینه بود از من

خودش از گریه ام فهمید مدت هاست ،مدت هاست



به جای دیدن روی تو در خود خیره ایم ای عشق

اگر آه تو در آیینه پیدا نیست عیب از ماست



جهان بی عشق چیزی نیست جز تکرار یک تکرار

اگر جایی به حال خویش باید گریه کرد اینجاست



من این تکرار را چون سیلی امواج بر ساحل

تحمل می کنم هر چند جانکاه است و جانفرساست



در این فکرم که در پایان این تکرار پی در پی

اگر جایی برای مرگ باشد! زندگی زیباست



فاضل نظری{-118-}{-118-}{-118-}{-118-}{-118-}

wolf
wolf
گاهی شرار شرم و گاهی شور شیدایی است

این آتش از هر سر که بر خیزد تماشایی است



دریا اگر سر می زند بر سنگ حق دارد

تنها دوای درد عاشق ناشکیبایی است



زیبای من ! روزی که رفتی با خودم گفتم

چیزی که دیگر بر نخواهد گشت، زیبایی است



راز مرا از چشمهایم می توان فهمید

این گریه های ناگهان از ترس رسوایی است



این خیره ماندن ها به ساعت های دیواری

تمرین برای روزهایی که نمی آیی است



شاید فقط عاشق بداند "او" چرا تنهاست

کامل ترین معنا برای عشق تنهایی است ...



فاضل نظری

: اشک: اشک: اشک: اشک: اشک

سکوت شب
سکوت شب
باد... باران... طوفان...

آسمان مثل دل من تنگ است

آسمان مثل دل من تنهاست

و تو ای مانده در تنهایی

تو فقط خود را باش

یک نفر توی سکوت شب شهر

دارد از حسرت نان می میرد

سهم من هم این است

بنشینم تنها

و در آئینه شب گریه کنم.

ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
پاییز
باورِ
زنی تنهاست
که فقط
در حافظه ی عشق بارور می شود..!!



سکوت شب
سکوت شب
نگاه مرد مسافر به روی میز افتاد:
چه سیب‌های قشنگی!
حیات نشئه تنهایی است.

و میزبان پرسید:
قشنگ یعنی چه؟
ـ قشنگ یعنی تعبیر عاشقانه اشکال
و عشق، تنها عشق ترا به گرمی یک سیب می‌کند مأنوس.
و عشق، تنها عشق
مرا به وسعت اندوه زندگی‌ها برد،
مرا رساند به امکان یک پرنده شدن.

ـ و نوشداری اندوه؟
ـ صدای خالص اکسیر می‌دهد این نوش.

و حال، شب شده بود.
چراغ روشن بود.
و چای می‌خوردند.

ـ چرا گرفته دلت، مثل آنکه تنهایی.
ـ چقدر هم تنها!
ـ خیال می‌کنم
دچار آن رگ پنهان رنگ‌ها هستی.
ـ دچار یعنی...
ـ عاشق.
ـ و فکر کن که چه تنهاست
اگر ماهی کوچک، دچار آبی دریای بیکران باشد.
ـ چه فکر نازک غمناکی!
ـ و غم تبسم پوشیده نگاه گیاه است.
و غم اشاره محوی به رد وحدت اشیاست.
ـ خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند
و دست منبسط نور روی شانه آنهاست.
ـ نه، وصل ممکن نیست،
همیشه فاصله‌ای هست.
اگر چه منحنی آب بالش خوبی است.
برای خواب دل آویز و ترد نیلوفر،
همیشه فاصله‌ای هست.

دچار باید بود
وگرنه زمزمه حیات میان دو حرف
حرام خواهد شد.

و عشق
سفر به روشنی اهتراز خلوت اشیاست.
و عشق
صدای فاصله‌هاست.
صدای فاصله‌هایی که
ـ غرق ابهامند
ـ نه،

wolf
wolf
دنیای بزرگا خیلی سرد و تنهاست

wolf
wolf
وقتی آدم یک نفر را دوست داشته باشه بیشتر تنهاست
چون به هیچکس جز همان آدم فکر نمی کنه !

سکوت شب
سکوت شب
ابری نیست
بادی نیست
می نشینم لب حوض
گردش ماهی ها روشنی من گل آب
پاکی خوشه زیست
مادرم
ریحان می چیند
نان و ریحان و پنیر آسمانی بی ابر اطلسی هایی تر
رستگاری نزدیک لای گلهای حیاط
نور در کاسه مس چه نوازش ها می ریزد
نردبان از سر دیوار بلند صبح را روی زمین می آرد
پشت لبخندی پنهان هر چیز
روزنی دارد دیوار زمان که از آن چهره من پیداست
چیزهایی هست
که نمی دانم
می دانم سبزه ای را بکنم خواهم مرد
می روم بالا تا اوج من پر از بال و پرم
راه می بینم در ظلمت من پر از فانوسم
من پر از نورم و شن
و پر از دار و درخت
پرم از راه از پل از رود از موج
پرم از سایه برگی در آب
چه درونم تنهاست

شــادی
شــادی
‏تو‌ دنیای ما کسی که حرفشو رک میزنه و ادا در نمیاره همیشه تنهاست
مردم دنبال بازیگرهای شکیل میگردن!
{-75-}

صفحات: 3 4 5 6 7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو