یافتن پست: #تا

یاس
یاس
فکت نامحبوب:
همیشه دخترایی که با تمام شرایط پسرا کنار اومدن در آخر ترک شدن.
:ناراحت

Hana
Hana
چیزی تا شروع امتحانات نمونده
از الان بگم ک قراره با چسناله هام چیز بشید {-172-}

حسام
حسام
پست موقت
خانم تسنیم پستشونو پاک کردند برا همین ناچار شدم قرمه سبزی امشب را اینجا بکنم تو چش بعضیها (بلا نسبت بقیه)



خانوم اِچ
خانوم اِچ
@Jonz_00
به منم پیتزا بده🥺🥺🥺

Tasnim
Tasnim
فردا برام روز مهمی ه
ممنون میشم برام دعا کنید

마흐디에
마흐디에
@Jonz_00
امروز زدین تو کار منفی دادن به همه پست ها{-198-}

حسام
حسام
📚به طور کلی حسد از اجتماعِ دو صفت است در انسان: یکی «نقص» و دیگری «ضعف».

شخص حسود اگر فرض شود فاقد آن چیزی که به آن [حسد] دارد نباشد، حسد نمی‌ورزد و لهذا اگر خودش فکر کند و عقل خود را به کار اندازد و خودش را ده درجه بالاتر و دارنده‌تر از شخص محسود فرض کند می‌بیند در آن صورت اهمیتی به محسود نمی‌دهد و این دلیل بر این است که «نقص» او سبب حسد او شده؛ و چون ضعیف است در خود آن قدرت را نمی‌بیند که او هم از راهش وارد شود و کام خود را از روزگار بگیرد و پله‌های زندگی را یک به یک بالا رود، آرزو می‌کند پس دگری از پله بیفتد و پایش بشکند، و بالاخره در خود آن همت را نمی‌بیند که از طرف، جلوتر و بالاتر رود، آرزو می‌کند پس او به عقب برگردد و به زمین بیفتد.

از این جهت اشخاص قوی وقتی می‌شنوند که فلان شخص به فلان مقام رسید شادمان می‌شوند و می‌فهمند پس می‌شود به آن مقام رسید.

📒 استاد مطهری، حکمت‌ها و اندرزها، ج۲، ص۱۴۱

مهاجر
مهاجر

بر سر سجاده می‌افتاد چشمم تا به می
شیشه‌ی مِی با دهان باز می‌پرسید : کی؟

کاش از اول بر در میخانه می‌خواندم نماز
حیف از آن عمری که شد در گوشهٔ محراب طی

نالهٔ جانسوز من بود آنچه می‌‌آمد به گوش
آه من بود آنچه یکدم زیر لب می‌خواند نی

کاش با ساقی حسابم پاک می شد ، سال‌هاست
او به من جامی بدهکار است و من جانی به وی

من خطایی کمتر از بخشایشت دارم ، ببخش
با توام ای یار ! ای غمخوار ! ای بسیار ! ای ...



هادی
هادی
خیلی دلم میخواد بشینم پست هایی که وقتی نبودم فرستادین رو بخونم ولی حتی حوصله ندارم پیام خصوصی هایی که فرستادینم جواب بدم :|
خلاصه هاشونو توی دیدگاه های این پست خیلی کوتاه بگین بیشتر از ده تا کلمه نشه لطفا واقعا حالشو ندارم

مهاجر
مهاجر
پروفایل قبلیم انگار سوسولی بود اون ابهت و جدیت منو داشت خراب میکرد فکر کنم این عکسه بتونه لرزه به اندام بینندگان بیاندازه

مهاجر
مهاجر
یه کتابی رو هفته ی پیش سفارش دادم
هنوز زده در انتظار ارسال
چرا ارسال نمیکنند پس
نکنه پولمو بخورن و آخر سرهم ارسال نکنند ای بابا:هعی

خانوم اِچ
خانوم اِچ
نصف دندونم شکست افتاد😐😐😐

حسام
حسام
می خواستم یه فضیلتی را یادآوری کنم که تو وجود خودم باشه ...نشد. {-60-}

آجوما
آجوما
اینم هدیه من به شما, 😌🌱


دانلود موزیک



♡✓
♡✓
دور میشوی تا ببینی آیا سراغت را می‌گیرند؟!

آنگاه میفهمی کسانی که نزدیکت بودند
آنچنان هم نزدیک نبودند...!




صفحات: 1 2 3 4 5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو