دوستم اومد اتاق خرس دیده میگه کی برات گرفته
گفتم خودم به سختی باورش شد
بعد میگه اینو اینجور نبری خونه
همسایه ها ببینن برات داستان میشه
بزارش تو پلاستیک مشکی دورش لباس بزار
بعد هم تو اتاق خواب نگهش دار
کسی تو خونه ت ببینه
برات حرف در میارن
دختر تنها کارگر نیار خونه
دختر تنها عروسک داستان داره
دختر تنها هوا تاریک نشه خونه ت باش
دختر تنها به در همسایه نگی کم کسری داری طمع می کنن حرف میشه
دختر تنها فکر کنم مردن هم داستان بشه برات پس نمیر
زنده بودن که فعلا جرمه
تف به ادمای مریض
ن واگعیت گفدم
واگعیت اینه
هیچکی نه منو دوس داره نه منو میخواد
حتی ننه مم
همدردیم
دوس دارم راجع به پست آخرم نظر بدید
ععی بابا
تا دبروز که می گفتید سر خواستن من دعواس