Ahmad
__
یارِ من ای یار
پیچیدهام در سطرهای قدری تنگتر ازآغوشمان
گرفتهام بغل به بغل بهانه
تا از تو بنویسم هنریتر از شعر!
بهبه
چه بوسههای فراتنی که پرسه میزنند دور لبهایم.
کشیدهام در کوچهها
ردِ پاها و اغمای حضور در موربِ انتظارها
آه
ای خیالِ من
قاصدکِ من
با پریهای ورپریده نپر!
برهنگی هراسانتر از نوریست لمیده در تاریکی
بقایایم را نسوزان
و چرب کن بلوغت را به انتظارِ فرداها
صبر میپذیرد تخیل این رویای هزارساله.
یار ای یار
به دندان بردهام مالیخولیای تنهایی را
هیچ لذتی در این کبود
بیشتر از با تو بودن نمیارزد.
"مب آهو"
Roz
سلام دوستان گلم. رز هستم. اگر کسی پست منو دید کامنت بزاره پیداتون کنم . با این محیط آشنایی ندارم نمیدونم چجوری هست. تازه عضو شدم. نارنجک کجا هستی؟؟؟؟