azar
سه چیز رو هیچگاه فراموش نکنیم
خدا
دوست
مرگ
g.h.o.l.a.m.a.l.i
پادشاهی جایزه بزرگی برای هنرمندی گذاشت که بتواند به بهترین شکل ، آرامش را به تصویر بکشد. نقاشان بسیاری آثار خود را به قصر فرستادند. آن تابلو ها ، تصاویری بودند از خورشید به هنگام غروب ، رودهای آرام ، کودکانی که در چمن می دویدند ، رنگین کمان در آسمان ، و قطرات شبنم بر گلبرگ گل سرخ. پادشاه تمام تابلو ها را بررسی کرد ، اما سرانجام فقط دو اثر را انتخاب کرد. ... اولی ، تصویر دریاچه ی آرامی بود که کوههای عظیم و آسمان آبی را در خود منعکس کرده بود. در جای جایش می شد ابرهای کوچک و سفید را دید، و اگر دقیق نگاه می کردند، در گوشه ی چپ دریاچه، خانه ی کوچکی قرار داشت، پنجره اش باز بود، دود از دودکش آن بر می خواست، که نشان می داد شام گرم و نرمی آماده است. تصویر دوم هم کوهها را نمایش می داد. اما کوهها ناهموار بود ، قله ها تیز و دندانه ای بود. آسمان بالای کوهها بطور بیرحمانه ای تاریک بود، و ابرها آبستن آذرخش، تگرگ و باران سیل آسا بودند. این تابلو با تابلو های دیگری که برای مسابقه فرستاده بودند، هیچ هماهنگی نداشت.اما وقتی آدم با دقت به تابلو نگاه می کرد، در بریدگی صخره ای شوم، جوجه پرنده ای را می دید
پریا
از چیزهای کوچک در زندگیتان لذت ببرید!
چون روزی به گذشته نگاه می کنید و متوجه می شوید
آنها چیزهای بزرگی بوده اند...
fatme
و خدا شمارا از جایی که گمان ندارید روزی می دهد.
aliaga
به نظرم بحران ۲۴ سالگی به مراتب خونه خراب کن تر از ۱۸ سالگیه. وقتی از ۲۴ که بگذری و وارد نیمه دوم دهه سوم زندگیت بشی دیگه واست خیلی چیزا مهم نیست، خیلی چیزا که شاید تا سال قبل واسه به دست آوردنشون حاضر بودی هر کاری بکنی.
ممنونم علی جان
مرسی عزیزم