یافتن پست: #بترس

༊
بچه هاتون رو از خدا نترسونید ها اگر از چیزی بترسند نمیتوننداون رو دوست داشته باشند … اونا رو از دوری خدا بترسونید نه خود خدا!

wolf
wolf
رفتن بعضى ها آنقدرها هم كه مى گويند بدنيست
آدم نبايد مثل احمقها بنشيند پاى كسى
كه تمام عمرش را صرف نگه داشتنش كند
و بدتر از آن هى بترسد
كه پاى رابطه هاى ديگرى در زندگيش باز شود
گاهى بايد كسى را طورى بدرقه رفتن كرد
كه عجيب ترين بدرقه دنيا باشد
باور كن بعضى وقتها
نبودن
نداشتن
نشدن
دلچسب ترين آرامش زندگيت مى شود





LOEY♡
LOEY♡
شجاعت یعنی بترس،
بلرز ،
اما قدم اول را بردار …
✅ تمام موفقیت های زندگی،
پشت همین قدم اول است …

یاسر
یاسر
طوری زندگی کن که
دشمنانت از افتادنت هم بترسند!
کاری کن بدانند بعد از هر برخاستن
قدم هایت محکم تر از قبل می شود

دکتر علی شریعتی

wolf
wolf
اگر پشتِ خاکریزِ آرامشت کمین کرده اند ، اگر یکه و تنها در محاصره ی کینه و حسادت ها قرار داری و اگر دشمنان و بدخواهانت زیاد شده ؛ غمگین نباش ، تو در نقطه ی درستی از زندگی ایستاده ای !
یادت باشد ؛ کسی برای شکارِ کبوتر به کوهستان نمی رود !
باید عقاب باشی تا از تنهایی ات هم بترسند ،
باید در اوج باشی تا به سقوطت فکر کنند ،
هیچ کس با انبوهِ گنجشک هایِ بی آزار و سرگردانِ شهر ، کاری ندارد !


فقط خدا
فقط خدا
میخوام یه قلک بسازم از دلم

حواسمو جمع کنم و یه روزی به وقتش

که پر شد،

بشکنمش و آبروی عشقو بخرم!:ارزو:فکر



سکوت شب
سکوت شب
من از غل و زنجیر می‌ترسم
از آه بی‌تأثیر می‌ترسم

از اتفاق ظاهراً ساده
از اتفاقی که نیفتاده

می‌خندم و از خنده می‌ترسم
هر روز از آینده می‌ترسم

زیر بید بی مجنون می‌شینم
زیر شر شر بارون می‌شینم

فک می‌کنم شاید برگردی
با خودم می‌گم باید برگردی

خنجر واسه این سینه کافی نیست
عاشق‌کشی رسم تلافی نیست

ای چشم از دیدن خلاصم کن
از چشم پوشیدن خلاصم کن

انقدر گیجم که نمی‌دونم
باید تو رو از چی بترسونم

زیر بید بی مجنون می‌شینم
زیر شر شر بارون می‌شینم

فک می‌کنم شاید برگردی
با خودم می‌گم باید برگردی

حضرت@دوست
حضرت@دوست
وان تصبروا و تتقوا لا یضرکم کیدهم شیئا
اگر صبر و تقوا پیشه کنید و مکر و حیله های آنها به شما ضرری نخواهد رساند»
...........{-76-}

سر بر شانه خدا بگذار تا قصه#عشق را چنان زیبا بخواند

که نه از دوزخ و نه از

به#رقص درآیی

، انسان بودن ماست

اگر کسی احساست را#نفهمیدمهم نیست

سرت را بالا بگیر و#لبخند بزن



کار هر#آدمی نیست!‌

LOEY♡
LOEY♡
نترسید از روزیکه خورشید متلاشی شود و همه از سرما بمیریم بترسید از روزی که زنان بخواهند محبتشان را از مردان دریغ کنند آن‌وقت همگی از سرما خواهیم مرد!



wolf
wolf
مثل نسیمی لای مو پیچید ، برگشت

انگار از عاشق شدن ترسید! برگشت



خوشبختی ام این بار می آمد بماند

یکدفعه از هم زندگی پاشید ، برگشت



مانند گنجشکی که از آدم بترسد

تا از کنارم دانه ای را چید ، برگشت



آن روز عزرائیل می آمد سراغم

دست تو را برگردنم تا دید برگشت !



اوهم فریب قاب عکسی کهنه را خورد

با شک می آمد گرچه بی تردید برگشت



بعد از تو شادی بازهم آمد به خانه

اما نبودی، از همین رنجید ، برگشت



مثل فقیر خسته و درمانده ای که

از لطف صاحب خانه ناامید برگشت



بعد از تو دیگر دشمنانم شاد بودند

اما غم من تازه از تبعید برگشت



بعد از تو هردفعه دلم هرجا که پر زد

مثل نسیمی لای مو پیچید ، برگشت!

ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
برایِ شکستنِ من ، زمینم نزنید !
من زمین که می خورم ،
محکم تر می شوم ...
وقتی آماده ی پرواز و پریدنم ؛
دلیلی ندارد نگرانِ افتادنم باشم ،
دلیلی ندارد از هیچ ارتفاع و پرتگاهی بترسم !
من با هیچ افتادنی ،
سقوط نخواهم کرد ؛
با شکوه تر از همیشه ،
اوج خواهم گرفت ...
من بلندترین قله ها را نشانه می گیرم ،
و شما مرا ؟!
خیالی نیست ...
فقط مراقب باشید موقعِ هل دادنِ من ؛
لبه ی تیزِ باورهایم ؛
زخمیِ تان نکند !:)



ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
از دشمنی نترس که آشکارا بر تو حمله میکند، از دوستی بترس که تو را فریبکارانه در آغوش می کشد . . . !^_^

ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
سر بر شانه خدا بگذار ...
تا قصه عشق را چنان زیبا بخواند
که نه از دوزخ بترسی
و نه از بهشت ...
به رقص درآیی ...
قصه عشق ، انسان بودن ماست ...
اگر کسی احساست را نفهمید
مهم نیست
سرت را بالا بگیر و لبخند بزن ...
فهمیدن احساس
کار هر آدمی نیست ...^_^



سکوت شب
سکوت شب
از باغ می برند چراغانیت کنند
تا کاج جشن های زمستانیت کنند

پوشانده اند صبح تو را ابرهای تار
تنها به این بهانه که بارانی ات کنند

یوسف به این رها شدن ازچاه دل مبند
این بار می برند که زندانی ات کنند

ای گل گمان مبر به شب جشن می روی
شاید به خاک مرده‌ای ارزانیت کنند

یک نقطه بیش فرق رجیم و رحیم نیست
از نقطه‌ای بترس که شیطانی ات کنند

آب طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانه‌ایست که قربانی‌ات کنند

سکوت شب
سکوت شب
سر بر شانه خدا بگذار تا قصه عشق را چنان زیبا بخواند
که نه از دوزخ بترسی و نه از بهشت به رقص درآیی
قصه عشق “انسان” بودن ماست . . .{-41-}

صفحات: 10 11 12 13 14

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو