یافتن پست: #امان

ali
ali
دخترہ هفت تا داداش دارہ بعدش
پست گذاشتہ چرا ڪسے با من دوست نمیشہ ؟؟؟

.
.
.
.
.
خب اگہ بروسلے هم زندہ بود با تو دوست نمیشد
لامصب یگان ویژہ دارید تو خونتون ......

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

Elham
Elham 👩‍👧‍👦
دخدرا منتظرم
@Samanh
@_hedieh_
:خجالت
زود باشین میرم مطالعه کنم:درس

shahin
shahin
یک روز عادی هدیه جون در دانشگاه =)) @_hedieh_


Elham
Elham 👩‍👧‍👦
شبا مریز میشم روزا حالم خوبه.. چ وزشه:متعجب

aliaga
aliaga
@happy سلام بر شما


آغاااااا این امانتیای ما چی شد؟؟

Aseman
Aseman

لعنت🖤🖤🖤😔

خانوم میم
خانوم میم
------» :سانیا
این شکلک رو اسمشو عوض کنید بذارید هادی

یاس
یاس
فورا
یکی یه قربونی بدید
که خداوند مجدد منو بهتون برگردوند 😌





وی از ساعت دو ظهر تا ۵ و نیم صبح کتری را رو اجاق گداشته بود
با گاز گرفتگی و دود و درد به اعما رفته
تازه ۵ متوجه شد که چرا اتاق دودیه
عه سدم گیجه چه
برم ابجوشی بزارم چایی بخورم
و با نعش کتری موجه شدم :گگگ.

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i

با همـــه بی ســــرو سامانــیم
باز به دنــبال پـــــریـــشانــیم
طاقت فرسودگی ام هیچ نیست
در پی ویـــران شدنی آنی ام
آمــده ام بلکه نــــگاهم کنـــی
عاشـــق آن لحظه ی توفانیم
دل خوش گرمای کسی نیستم
آمــــده ام تا تو بســـــوزانیم
آمــــده ام باعطـــش سال ها
تا تو کمی عشــــق بنوشانیم
ماهـی بــرگشته زدریا شــــدم
تا تو بگـــیری وبمیــــرانی ام
خوب ترین حادثه می دانم ات
خوب تـــرین حادثه می دانیم ؟
حرف بـــزن ابِر مرا باز کن
دیـــر زمانیست که بارانی ام
حرف بزن حرف بزن سال هاست
تشنه یک صحبت طولانی ام....
ها ... به کجا می کشیم خوب من؟
ها ... نکشانی به پشیمانی ام
وویس با صدای خودم

마흐디에
마흐디에
مامانم با تلفن:
_آره پنجشنبه ماهم با مهدیه میریم انگیزه بگیره کنکورشو خوب بده.
+منی که دارم تو اتاق زجه میزنم:


aliaga
aliaga
سلام بر شما....



امروز کی آمادس سوژه صندلی داغ بشه؟؟؟

ماریا
ماریا
:خمیازه

donya
donya 👩‍👧‍👦
دخملی و پسملی دارن دعوا میکنن
منم نشستم دارم تخمه میخورم و تماشا میکنم
شاید بپرسین چرا جداشون نمیکنم
باید بگم که هرکدومو بگیرم و بکشم اینور که جداشون کنم به اونیکی برمیخوره و قهر میکنه که تو اونو بیشتر دوس داری درنتیجه دخالت نمیکنم تا خودشون خسته شن و هرکدوم یه جاشونو بگیرن و بشینن گریه کنن:خسته

Elham
Elham 👩‍👧‍👦
یه خانونی ک مامانه همکلاسیه دخترم بود میگف از مهر ماهه ک داره برا اموزگاری میخونه و تا اینجا هف میلیون هزینه پک هاش کرده.. بهش گفم من ازین جزوه های رایگان میخونم گف تو قبول نمیشی برو استراحتتو بکن .. امروز ازش پرسیدم گف قبول نشده .. خوشال نشدم ولی جیگرم یکم حال کرد:خجالت خدایا چی میشه پرورشی قبول شم زنه بفهمه ک دیگه حق نداره امید کسیو ناامید کنه:دعا

Elham
Elham 👩‍👧‍👦
انگار جواب اموزگاری اومده یه نیگا بندازین ببینین چ خبره:شاد

صفحات: 1 2 3 4 5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو