یافتن پست: #دوستت

محمّد
محمّد
هرچی با تجربه‌تر میشی میفهمی "دوستت دارم" حرمت داره و نباید خرج هر کسی کنی

مهدی
مهدی
فرقی نمیکند
کنار دریا باشی
وسطِ مهمانی
کنج اتاق
یا هر جایِ دیگر...!
روزهایِ تعطیل
بویِ تنهایی در سَرِ آدم میپیچد...!
باید یک نفر باشد
بدونِ غرور دوستت بدارد
آنقدر صمیمی
که اگر در مدتِ یک ساعت
برای بیستمین بار میخواستی حالش را بپرسی
دل دل نکنی
فکر نکنی
با خودت نگویی که نکند کلافه اش کنم
ترسِ از چشمْ افتادن را نداشته باشی!
یک نفر که حالِ تو را بلد باشد...
یک نفر که بدونِ توضیح بفهمد
این همه بی قراری دست خودت نیست!
یک نفر که غرورِ خاموشِ تو را
عشق معنا کند
نه چیز دیگری....!
یک نفر که حضورش
برای روزهای تعطیل الزامی ست!

ali
ali
انّی وُلدْتُ لکی أحبَّڪْ
متولد شدم تا دوستت داشته باشم…



محمّد
محمّد
اگه پستی، کامنتی از من چیزی پرسیدین و جواب ندادم از زیر دستم در رفته اعلام کنید برم جواب بدم

Saye
Saye
نهنگی دید مرگش را ولی دل را به ساحل زد...

من از پایان خود آگاهم اما دوستت دارم....

شامی
شامی
عاقا تو کولرمون فکر کنم پرنده رفته همش صدا میاد از توش:-S دریچشو خواستم باز کنم یه چیزایی دیدم ریخت رو زمین دیگه بازش نکردم.
نمیدونم از بیرون کجاش باز بوده که رفته توش.
به نظرتون باز کنم دریچشو؟؟:-S

...
...
آن روزهایی که گفتن "دوستت دارم" حُرمت داشت مردها به دنبال زنی بودند که چشم هایشان بوی نجابت بدهد و زن ها به دنبال مردی که ته مایه بازوانشان امنیت داشته باشد...
آن روز هایی که "دوستت دارم" حُرمت داشت آدم ها در قِبال وابسته کردن دل ها احساس مسئولیت داشتندو بیخود و بی جهت صرفاً برای فرار از تنهایی شب هایشان کسی را وارد زندگی مجهول خود نمی کردند...
آن روز هایی که "دوستت دارم" حُرمت داشت هیچ کس نقابِ عشق بر صورت نمی زد، جنس دوست داشتنشان هم آن قدر پاک بود که اگر حرف از مردانگی یا نجابت می شد آدم را به خنده وا نمی داشت و پایه های عشقشان آن قدر سُست نبود که سر بحث های کوچک عشقِ شان را تعویض بکنند...
اما این روزهای دُنیای امروزی ها خبر از وفاداری و مردانگی و نجابت نیست و یا شاید هم نسل ما سواد رابطه ها را فراموش کرده ایم که این چنین به بَشریت لَطمه می زنیم...
اما شما را به خدا قسم
لطفاً حُرمت واژه ها هارا نگه دارید...
لطفاً به بشریت خدمت کنید...!

...
...
گاهی فکر می کنم حرف‌ها هم
شبیه غذاها تاریخ انقضا دارند...
یعنی باید درست و به‌موقع مصرف شوند
یعنی اگر تاریخِ مصرفشان بگذرد،
به‌درد‌نخور می‌شوند، دور ریختنی می‌شوند!
فکر کن…
یک غذای تازه و گرم و داغ، چقدر به جانت می‌چسبد؟
حرف‌ها هم همین‌اند…
تا وقتی مزه دارند که گوشی برای شنیدن
در انتظارشان باشد 
زمانش که بگذرد
سرد می‌شوند، از دهان می‌افتند!

گاهی به این فکر می‌کنم
که هیچ چیز در دنیا
به اندازه "دوستت دارمی"
که به موقع گفته نمی‌شود مسموم نیست!

Samira
Samira
اینجا تاچنتا میشه پست گذاشت{-39-}

ali
ali
دیوانه جانم
بهانه ای دارم ،
برای نفس کِشیدن
برای زندگی کردن ،
بهانه ای مثل
که بدون چون و چرا
پُر هیاهو دوستم داری ،
و پُر بهانه ، دوستت دارم.



فرزانه‌_طالبی‌_پور

استامینوفن ۳۲۵
استامینوفن ۳۲۵
دوستت دارم پریشان، شانه می‌خواهی چکار؟!🥰

donya
donya 👩‍👧‍👦
دخملی و پسملی دارن دعوا میکنن
منم نشستم دارم تخمه میخورم و تماشا میکنم
شاید بپرسین چرا جداشون نمیکنم
باید بگم که هرکدومو بگیرم و بکشم اینور که جداشون کنم به اونیکی برمیخوره و قهر میکنه که تو اونو بیشتر دوس داری درنتیجه دخالت نمیکنم تا خودشون خسته شن و هرکدوم یه جاشونو بگیرن و بشینن گریه کنن:خسته

مآه
مآه
زخمی کهنه ام...
سایه ی رنجی پایان یافته
دوستت دارم
و به لمس سرانگشتانت
بر سایه ی این زخم دلخوشم.

Aseman
Aseman

🖤🖤🖤

مآه
مآه
تو سرگرمِ رقص بودى ،
من سرم گرمِ تو
تنت كمانچه ىِ غم بود.
در دستانِ من
سينه‌ات خيسِ اشك
تو دل بُرده بودى
من را اما جا گذاشته بودى
جايى ميانِ يك بغض...
صداىِ كمانچه ميانه‌ىِ رقص تو
و دست‌هاى من
به عمقِ زلالِ رودخانه‌اى مى‌ماند
كه مى‌شود سرخ سنگ هاىِ صيقلى‌اش را شمرد
و
زلال شد...
كاش اين بغض امان‌ام دهد
به آرامش
به يك نفس عميق
به يك فرياد
به يك دوستت دارم با صداى بلند.
من سرم گرمِ تو بود
مست ِ شنا بر حرير دامنت
غرق شده
در آبى رودخانه‌ىِ صدات
حالا
تنها سرخ سنگِ صيقلى‌ام بر كناره‌ىِ رود
با دست هات بردار مرا
كه بَر دارم
و پرتاب ام كن تا دورها و دورها...
تا جايى كه يادمان نيايد
يك روز چشم هامان بى قرار شد
و
يك صبح قرار گذاشتيم
و
براىِ يك عُمر در ميانه هاىِ آغوش و باد
عاشق شديم
تو نوشتى دست‌هايم را بگير
اصلا براىِ تو
و من براىِ هميشه سرم گرم تو شد.

صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو