تو پنهان کن خودت را در میان نقطه ها اما!!!

بدان من دوستت دارم

سه تا نقطه

به این معنا :

که تا هستم

که تا هستی

که تا هستند عاشق ها

شوم مست از لب لعلت

"اَدرکأساٌ و ناولَها"...

کاربران گروه

نمایش همه

مدیران گروه

برچسب‌های کاربری

سه نقطه های دلم ...

گروه عمومی · 22 کاربر · 2131 پست

ارسالهای سه نقطه های دلم ...

wolf
wolf
...

سکوت شب
سکوت شب
هر انسانی آسمان خودش را دارد ...
آسمان بعضی ها آفتابی است"آفتابی گرم و لذت بخش...
بعضی دیگر آسمانی آبی دارند"آنقدر پاک که در رنگ آبی اش غرق میشوی...
آسمان بعضی ها نیز ابری است"ابرهایی کههرکدام به شکلی در می آیند با هر حرکتشان تو را نیز با خود میبرند...
بعضی ها نیز آسمانی بارانی دارند"بارانی دلچسب که نمی شود از آن دل کند...
آسمان بعضی ها پر از ستاره است"ستاره هایی که با هر چشمک به عمق قلب انسان نفوذ میکنند و او را از خود بیخود میکنن...

اما آسمان من با همه فرق دارد
آسمان من نه آبی است نه در آن خورشیدی گرمی است و نه ابری نه باران میبارد و نه ستاره ای که با چشمک هایش مرا غافل کند.
آسمان من تاریک است و سرد...
اما در قلب این آسمان ماهی درخشان وجود دارد" ماهی که با درخشش مرا خیره خود میکند جوری که تاریکی و سردی شب را فراموش میکنم .
درآ سمان من هیچ چیز و هیچ کس جایی ندارد.
فقط من هستم و ماهم !!!


wolf
wolf
:هاع:لاو

سکوت شب
سکوت شب
حال خوبت رابه هیچکس گره نزن
یادبگیر؛
بدونِ نیاز به دیگران
شاد باشی...
بخندی...
و امیدوار باشی!
باور کن؛
این مردم.. حوصله ی خودشان را هم ندارند!
تو باید خودت
دلیلِ اتفاقات خوب زندگی ات باشی!



سکوت شب
سکوت شب
گاهی به آسمان هم حسودی میکنم
چراکه پس ازگریه ای طولانی دلش بازمیشود
ولبخندی زیباورنگارنگ می زند
دل من اما پس ازهربارش بیشتر دلتنگ توست...

سکوت شب
سکوت شب
دختر: من حسودیم میشه وقتی که دخترا بهت نگاه میکنن!
پسر: حسودی نکن عزیزم…
دختر: چرا؟
پسر: چون تو چیزی داری که اونا ندارن . . .
دختر: چــــــی؟؟؟؟؟
پسر: قلبم رو . . .{-57-}

سکوت شب
سکوت شب
نیستی دِلتنگ نمیشوم!

فقط کمی حَسود میشوم

کمی هم ظالم…

حسادت میکنم بِ لحظه هایت!

سکوت شب
سکوت شب
دلم یک در می خواهد که بازش کنم
و پشتش تو باشی !
با دسته ای از رزهای سرخ که هنوز غنچه اند ..
و در آغوشت بودنشان حسادتم را شعله ور می کند
و تو آنقدر بمانی تا باز شوند
دلم دو فنجان چای می خواهدکه زیر ریز نگاه تو بریزمشان
که بهانه ی با هم نشستنمان شوند
و ما سردترین چای جهان را بنوشیم
دلم چمدانی می خواهد که بازش کنی
و پر از یادبودهای من باشد
دلم یک دفتر ، شعر می خواهد
به خط تو برای من
که بگویی سرودمت
به هر زمان
به هر زبان
به هر بیان
و من در بیت بیتش گم شوم
دلم یک سینه حرف می خواهدکه بگویی
سنگینی می کندو یک عمر زمان بخواهی
تا سبکش کنی
دلم یک زمستان سخت می خواهد
یک برف
یک کولاک
به وسعت تاریخ
که ببارد که ببارد و تمام راهها بسته شوند
و تو چاره ای جز ماندن نداشته باشی
ماندنی تا بهار و چه بهاری بشود آن زمستان !
چه بهاری !
دلم یک دشت می خواهد
پر از چمن و گلهای وحشی
و نسیمی که می نوازدشان
که بدوم
که بدوی تا دستم را بگیری
آنگاه خیره در چشمانم بگویی
دیگر از دستت نخواهم داد
دلم یک تو می خواهد
مشتاق ماندن
و یک من
که بگویی مال توست ..

سکوت شب
سکوت شب
مادر ها فقط بغض میکنن؛ حتی اشک نمی ریزن که نگاه فرزندشان آشفته گردد. مادرها فقط تحمل می كنند، تمام ناملایمتی ها را تمام؛ساختارشکنی ها را؛ تمام نامرادی ها را هیس!!!!!! مادرها نمی روند مادرها رفتن بلدند، نمی روند که آشیانه دل فزرندشان گرم بماند؛ حتی اگر دیگر نگاهی در آن خانه نیست که خودشان را گرم کند هیس!!!!!!!!! مادرها اعتراض نمی كنند به حقی که پایمال شد به دلی که شکست به تنهایى شان. به درک نشدنشان اعتراض نمی كنند که مبادا فرزندشان نگرانشان شود هیس !!!!!!! مادرها در گوشه ای آرام اشک می ریزند در گوشه ای با کاغذهایشان دردودل میکنن مادرها ذره ذره آب می شوند و هیچکس نمی فهمد هیس!!!!!!! مادرها درد و دل نمیکنن که متهم شوند به حسادت به حماقت مادران سرزمین من فقط نگاه می كنند، تحمل می كنند و آه می كشند چرا که آنها خدایی را دارند به وسعت قلبهای مهربان شان و نگاه فرزندانی که تکه ای از وجودشان هستند هیس!!!!! مادران فقط خوبن برای مادرم برای تمام مادران واقعی

سکوت شب
سکوت شب
سخت است...
کوه درد باشی ودیگران...
به آرامش ظاهرت حسادت کنند...!!

سکوت شب
سکوت شب
به صــــــــــــــــــدای رعــــــــــــــــــــــد و برق

حسادت میکنم....

آسمــــــــــــــــــــــــان چـــه راحت

دردش را فریــــــــــــــاد میزنــــــــــد.....

سکوت شب
سکوت شب
خودت را
به هیچ زبانی
برای کسی ترجمه نکن
آنکس که دوستت دارد
بایدهمه آنچه که
هستی رااز لا به لای
حرف های نگفته ات
ازعمق نگاه ساده ات از
حسادت دستهای مهربانت بفهمد

wolf
wolf
گاهی دلت می‌‌خواهد
دنج ‌ترین گوشه دنیا بنشینی
و با خیال راحت
دلتنگی‌‌هایت‌ را پهن کنی‌
و‌ دوستت دارم‌ها را فریاد بزنی‌
برای کسی‌ که قرار نیست
هیچ وقت بفهمد دوستش داری



wolf
wolf
تو را برگزیده‌ام
رَغمارَغمِ بیداد.
گفتی دوستت می‌دارم
و قاعده
دیگر شد.
کفایت مکن ای فرمانِ «شدن»،
مکرّر شو
مکرّر شو



wolf
wolf
اینکه هر وقت
خودم را در آینه می‌بینم
یاد تو می‌افتم
یعنی چقدر عاشق‌توام؟
کجای تنم دنبالت بگردم
که نباشی؟


صفحات: 9 10 11 12 13

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو