Zahra
آن کس که بدم گفت، بدی سیرت اوست
وان کس که مرا گفت نکو خود نیکوست
حال متکلم از کلامش پیداست
از کوزه همان برون تراود که در اوست
Zahra
فیلسوفی یکبار پرسیده بود عجیب نیست که آدم میدونه قراره بمیره و باز میتونه بخنده؟
به نظر میاد فراموشی ، بزرگترین راهکار خدا در آفرینشه، عیبهایی که نادیدهگرفته نمیشن باید از یاد برن
اینجوری میتونی شعر بگی، برقصی، و کلی کتاب و جملههای الهامبخش بنویسی درباره معجزهی طلوع خورشید و صدای آب
میتونی روی تهدیگت آب خورشت بریزی بدون اینکه فکر کنی چقدر اوضاعت ناپایداره، میشه ظهر جمعه موسیقی گوش بدی و ناخوناترو بگیری و حتی یکی از گندهایی هم که زدی در نظرت نباشه!
اگر از من بپرسی میگم غصه همون کمشدن دوز فراموشیه
و غم چیزی جز برگشتن موقت حافظه نیست
Zahra
در کتاب" درود بر خودم" نوشته شده
که دکتر دانیال میگوید :
در هجده سالگی , نگران تفکر دیگران در مورد خودتان هستید .
وقتی چهل ساله میشوید , اهمیتی نمی دهید که دیگران در
مورد شما چه فکر میکنند .
و زمانی که شصت ساله میشوید , پی میبرید که اصلا هیچکس در مورد شما فکر نمیکرده
وای که چه آسان هدر میدهیم
عمر خویش را فقط برای دیگران و طرز فکرشان تا فرصت زندگی داری جانانه زندگی کن❤️
Zahra
در تاریکی نپرید!
همیشه بعد از تـاریکی، نور هست. باید در تاریکی به راه ادامه دهید، تا به نور برسید. درست مثل حرکت قطار، در یک تونل تاریک
اگر بترسید و بیرون بپرید، وسط راه و در تـاریکی، می مانید. باید در قطار بمانید، و مسیر را تا آخـر، طی کنید.
روشنایی منتظر شماست
صبر داشته باشید. در تاریکی نپرید.
Zahra
تصور کنید درحالیکه فنجانی قهوه در دست دارید، فردی از راه میرسد و به شما برخورد کرده و باعث میگردد که قهوه از فنجان بیرون پاشیده شود.
چرا از فنجانتان، قهوه بیرون ریخت؟!
زیرا فنجان حاوی قهوه بود. اگر درون فنجانتان چای وجود داشت، طبیعتا چای به بیرون میپاشید. هرچیزی که درون فنجان باشد، همان نیز بیرون میریزد.
بنابراین وقتی که زندگی به شما تنه میزند و باعث میشود تکان بخورید، آنچه که درون شماست، بیرون میریزد.
از خودتان بپرسید؛ "درون فنجان من چیست؟"
وقتی که زندگی خشن میشود و به شما تنه میزند، چه چیزی از شما بیرون افکنده میشود؟
شادی، سرخوشی، شکرگزاری، آرامش، فروتنی؟
یا خشم، تندی، ناسزا، واکنشهای خشن؟
کدامیک از درون شما به بیرون میریزد؟
انتخاب با شماست...!
از امروز بیایید فنجان هایمان را با شکرگزاری، بخشش، خوشی، کلام مثبت، مهربانی، ملایمت و عشق به دیگران پر کنیم.❤️
Zahra
ندانستنتان را فریاد بزنید
وقتی با صدای بلند بگوییم که نمیدانیم، این احتمال افزایش مییابد فردی که میداند به ما کمک کند.
مهمترین درسی که تا الان در زندگی خود آموختهام اینست که مجبور نیستم جواب تمام سوالات را بدانم و وقتی هم که نمیدانم مجبور نیستم تظاهر کنم که میدانم.
هیچکس تمام جوابها را نمیداند و هیچکس دارای نظم و ترتیب کامل نیست. این درس را بهسختی آموختم.
بهمحض اینکه این شهامت یافتم آنچه که نمیدانم یا درک نمیکنم را بیان کنم یا از دیگران درخواست کمک کرده و یا پیشنهاد کمک دیگران را بپذیرم، کارم به طور کامل تغییر کرد. همیشه افرادی بودند که میخواستند کمک کنند، فقط نمیدانستند که من به آنها نیاز دارم.
از کتاب باهمبودن برای بهتربودن
اثر سایمون سینک
Zahra
اگر همه درها هم به رویت بسته شوند، سرانجام او کوره راهی مخفی را که از چشم همه پنهان مانده، به رویت باز میکند.
حتی اگر هماکنون قادر به دیدنش نباشی، بدان که در پس گذرگاههای دشوار باغهای بهشتی قرار دارد.
شکر کن
پس از رسیدن به خواستهات شکر کردن آسان است. صوفی آن است که حتی وقتی خواستهاش محقق نشده، بتواند شکر گوید.
شمس_تبریزی❤️
Zahra
دزدی فقط بالا رفتن از دیوار مردم نیست
- وقتی پزشکی برای «نفع رساندن» به همکار و رفیق رادیولوژیست خود، بیمار بی خبر از همه جا را به او حواله میکند، این دزدی است!
- وقتی راننده تاکسی مسافر شهرستانی ناآشنا را در شهر دور خودش می چرخاند و دو برابر کرایه میگیرد، این دزدی است!
- وقتی تعمیرکار ماشین با دست های چرب و چیلی و درحالیکه عرق پیشانی اش را پاک میکند، برای تعویض یک پیچ از شما دویست هزارتومان میگیرد، شما نمیدانید و تشکر هم میکنید، ولی خودش میداند که حق العمل اش پنج هزار تومان است، این دزدی است!
- وقتی کارمند مملکت به جای کار، میگوید سیستم قطعه و بازی میکند و فیلم دانلود میکند، این دزدی است!
- وقتی به جای حل کردن مشکل مردم، مدام وعده میدهید، اعتماد آنها را می دزدید و در ادامه ایمان و دین و باورش هم به خدا کمرنگ میشود، این دزدی است!
- وقتی استاد بدون مطالعه وارد کلاس میشود و برای پر کردن وقت کلاس از دانشجوها میخواهد یکی یکی بیایند و کنفرانس! بدهند، این دزدی است!
- وقتی کارخانه داری به جای لیمو، اسید سیتریک می ریزد توی شیشه و به اسم آبلمیوی خالص به خلق الله میفروشد، این دزدی است!
Zahra
چه قدر از عمرتون رو
تلف كرديد تا تاييد ديگران رو بگيريد؟
چه مدت از زندگيتون در استرس مورد توجه نبودن گذشت؟
و چه قدر به خودتون فشار آورديد
تا از قضاوت منفى ديگران در امان باشيد؟
حالا سوال اصلى اينه
چه قدر موفق بوديد؟
اونايى كه قضاوتتون ميخواستن بكنن، اينكارو كردن
اونايى كه قبولتون نداشتن، ممكنه همچنان هم همينطور باشن
حالا كه چى؟!
به نظرتون درسته كه تمام عمر ما حروم بشه
تا دو نفر لبخند بزنن
اون هم كسانى كه امروز هستن و ممكنه فردا نباشن
لطفاً خودت باش و خودتو زندگى كن🌱💎
اين جزو مهم ترين وظايف خودت در قبال خودته
Zahra
قبل از اینکه سرت را بالا ببری و نداشته هایت را به پیش خدا گلایه کنی ؛ نظری به پایین بینداز و داشته هایت را شاکر باش.... ❤️
Zahra
هرجا که رفتم آدمهایی را دیدم که در پی تصاحب چیزهای نو هستند.
تصاحب ماشین نو، تصاحب یک ملک جدید، تصاحب اسباب بازی جدید. بعد هم دوست دارند به همه بگویند میدانی به تازگی چی خریدام؟ میدانی تازگیها چی خریدهام؟
میدانی تفسیر من از اینها چطور بوده است؟ اینها در اصل تشنه عشق بودهاند ولی به جای عشق، اینها را جایگزین کردهاند. آنها اشیاءِ بیجان را به جان پذیرفتهاند و انتظار محبت از آنها دارند؛ اما فایدهای ندارد. شما نمیتوانید مواد بیجان را جایگزین عشق کنید، جایگزین عطوفت، لطافت یا حس دوستی کنید.